سفارش تبلیغ
صبا ویژن
منتظر
درباره



منتظر


امین
انتظار یعنی رفتن و رسیدن ... رسالت شیعه در عصر انتظار، افزایش وسع خود و تلاش برای رسیدن به قدرت حکومت بر جهان به شیوه صالحان است ...
آهنگ وبلاگ

یادش بخیر وقتی دکتر شهردار بود همیشه همشهری می خوندیم وقتی هم رئیس شد ایران.
به خاطر مشی درست و نگاه عادلانه اش .
اما پس از این همه سال  از وقتی مدیریت روزنامه عوض شد و تیم مشایی سر کار اومد ،  از دست بعضی قسمت های این روزنامه فقط میخندیم . مخصوصا ستون دیگه چه خبرش که شده ستون دفاع از مشایی و حمله به خواص با بصیرت و خبرگزاری ها و سایت های خبری که تا دیروز منبع خبرهاش بودن .
وقتی بچه حزب اللهی ها از ایران رفتند فکرش رو می کردم بین مردم و این روزنامه فاصله بیفته و تعهد و تخصص رو با هم از دست بدن اما امروز که فهمیدم یکی از خبرنگاراش رو فقط به خاطر نوشتن مقاله در رجانیوز اخراج کرده مطمئن شدم .
اتفاقا امروز وقتی صفحه حوادث رو خوندیم کلی خندیدیم :
"4 کشته در واژگونی هوو :  ...این تریلر که حامل خاک معدنی از شیراز به مقصد دندی بود در مسیر بازگشت به شیراز و پس از تخلیه بار دچار سانحه شد. نه به مسافران این پرواز هم آسیبی نرسید ! "
خیلی خنده‌دار


کلمات کلیدی: برداشت


نوشته شده توسط امین 90/3/30:: 11:23 عصر     |     () نظر

در مورد شهید همت و آن چشمان زیبایش حتما شنیدید . همسر حاج ابراهیم همت می گفت یه روز نگاه کردیم به چشمای حاجی گفتیم حاج همت خیلی چشماتون زیباست خدا هم که زیبا پسند، نمی گذاره چیزای زیبا تو این دنیا بمونه و اونو برای خودش برمی داره حاجی اگر روزی شهید شدی مطمئنم خدا این چشمارو با خودش می بره  همسر شهید همت می گفتند این چشما یکی به خاطر این زیبا بود که به گناه باز نشده بود یکی به خاطر اینکه هر سحر پا می شدم می دیدم این چشما در خونه خدا چه اشکی میریزن گفتم  مطمئنا این چشما رو خدا خاطرخواه شده  .  آخر در عملیات خیبر خدا این چشمارو با قابش برد.از بالای لبهاش رفت ...رفت پیش خدا


چند هفته ای بیش تر از آشنائیمان نمیگذرد . فکر نمی کردم دیگر نمی توانم چشمان زیبایش را ببینم . چشمان سبزش تقدیم امر به معروف و نهی از منکر شد ...

---------------------------------------------------------------------------------------
به رغم خونریزی «فروزش» احتمال تخلیه چشم وجود ندارد
دقایقی قبل عمل جراحی روحانی تهرانی انجام شد

سردار رادان خبر داد:عاملان حمله به روحانی تهرانی شناسایی شدند 
تو که چشمات خیلی قشنگه...
چشم فرزاد فدای همه چشم چران های شهر...


کلمات کلیدی: شیعه


نوشته شده توسط امین 90/3/17:: 7:25 عصر     |     () نظر

کاریکلماتور درباره وقایع اخیر

- بالارفتن خیلی سخت است اما پایین افتادن فقط یک لحظه غفلت می خواهد
- همینکه مردم منطقه بیدار شدند خواب حکومت های فرآمنطقه اشفته شد
- وقتی تو نشستی که همه قیام کرده بودند ، انگار کسی می خواست بیاید
- گولش را نخور ، ظاهر مشایی ها را به خود گرفته تا نگاهت به اشراقی ها نیفتد
- مصلحی از اول آمده بود که اصلاح کند
- فتنه 88 با نام حسین (ع) آمدند امسال با نام مهدی(عج) ، گفته بودند میخواهند این دو بال را از شیعه بگیرند
- گفت اگر می توانید بیایید سحرها را باطل کنید ... انگار دلش برای داستان سقوط فرعون و ظهور موسی(ع) تنگ شده
-  به اسم حسین(ع) آمدند ، روزعاشورا دخلشان آمد... به اسم مهدی(عج) آمدند ، به زودی می فهمند دخلشان کجا خواهد آمد
- گفتم پاهایش از کجا قطع شده ؟ گفت از "هیئت ها" !  وقتی هم قطع شد زمین خورد و به کما رفت
- پایین کوه گفتی دنبال همین حزب اللهی ها برویم به تپه نورالشهدا میرسیم ، دیگر نمیبنمشان ، غلط نکنم گم شده ایم ! 


کلمات کلیدی: برداشت


نوشته شده توسط امین 90/3/11:: 9:34 عصر     |     () نظر

شهادت حضرت زهرا (س) تسلیت .  امروز خبری خوندم که واجب دیدم منتشر کنم . حجت‌الاسلام والمسلمین مهدی طائب استاد دشمن شناسی است ... شک ندارم ... 

حجت‌الاسلام والمسلمین مهدی طائب  : خدایا از شش سال قبل تو شاهدی این خطر را احساس می‌کردیم. طائب خاطرنشان کرد: حاشیه ساز جریان انحرافی آدم خطرناکی است، خطرناک، کسی است که ریاضت کشیده و از راه ریاضت به یک جاهایی رسیده است ولی دستش در دست دشمن است و کسی نمِی‌داند، از همان اول معلوم بود که قیچی بریدن نظام دو لبه دارد یک تیغه‌اش مهدی هاشمی و جماعت اصلاح‌طلب و یک تیغه آقای حاشیه ساز و جریان انحرافی است.
مسئول قرارگاه عمار اظهار داشت: اینهایی که تیز بودند، فهمیدند، اما این آقا از زاویه ریاضت آمده بود، البته کسی که ریاضت بکشد به یک توانایی می‌رسد، می‌تواند پیشگویی کند به عنوان مثال عده‌ای از شیطان‌پرست‌ها در کردستان دور هم جمع می‌شوند یک نفر را می‌آورند گردنش را می‌زنند و بعد سر طرف را دوباره می‌چسبانند، این آقای حاشیه ساز در ریاضت‌ها قدرتی به دست آورده و آرام آرام در برخی افراد نفوذ می‌کند و آنها را می‌برد مقابل رهبری بایستد، اگر کسی بداند چکار می‌کند، مهم نیست کسی که نمی‌داند چکار می‌کند، خطرناک است.
وی یادآور شد: در مقابل حضرت موسی (ع) خیلی سحرها آوردند ولی حضرت موسی (ع) با عصایش همه سحرها را باطل کرد و عصایش سحر آنها را بلعید، در نتیجه خیلی تلاش می‌شد ولی غافل بودند که موسای زمان با عصای خود سحر اینها را باطل می‌کند اینها از شش سال قبل می‌خواستند یک آقایی را به موضع امروزش بکشانند ولی شش سال آقا با دم عیسایی او را نگهداشت.
طائب توضیح داد: یکباره دیدند که وزارت اطلاعات چشمش را باز کرده و می‌فهمد که جریان انحرافی چیست و او از باز شدن چشم اطلاعاتی ضربه می‌خورد.

---------------------------------------------------------------------------------------------
+ طائب :مهدی هاشمی و آقای منسوب به جریان انحرافی هر دو به دنبال ضربه به نظام هستند
+ گزارش کیهان از انهدام 4 حلقه رمالی (به سرکردگی عباس.غ ) ، عرفانی (به سرکردگی علی.ی) ، رسانه ای(حسین.ن) و رانتخواری وابسته به جریان انحرافی دولت توسط وزارت اطلاعات 
+ پوزش و تصحیح


کلمات کلیدی: بصیرت دینی


نوشته شده توسط امین 90/2/17:: 12:53 صبح     |     () نظر

اسفند ماه 89 برای دومین بار پای در جایی گذاشتم که سربازان آخرالزمانی روح خدا در آن تکه های بدن خود را نثار ولی فقیهشان کرده بودند . مزار شهدایی که به تعبیر امام روح الله ، تا ابد (و حتی پس از ظهور منجی عج) زیارتگاه عاشقان خواهد بود .
اما سفر امسال شگفتی های زیادی برایم داشت . از مزار شهدای هویزه (که به همت راویان جوان و دانشجویی که حتی زمان جنگ به دنیا نیامده بودند) که مرکز انتشار بصیرت شده بود تا اروند رودی که فرزندان معنوی امام روح الله و سربازان سید علی را به درون خود فرا می خواند تا شاید این بار مردان قورباغه ای بصره را فتح کنند...
از راوی جنگ دیده ما که بالای سر تک تک شهدای اهواز خاطره ای ناگفتنی داشت  تا مردم جنگ زده خرمشهری که  تا چندی پیش هنوز سقفی بالای سر خود نداشتند و هنوز هم خانه هایشان در و پنجره ندارد .

 اردوی راهیان نور امسال با کاروان دانشجویی همراه بودم که حقیقت ها را در این سفر به واقعیت ها پیوند زده بود تا بدانیم آنچه امروز واقع شده تا رسیدن به حقیقت فاصله زیادی دارد . مطلب از این سفر زیاد است اما امروز می خواهم به نکته ای کوچک اشاره کنم . اردوی امسال ما با تیتر "برای خرمشهرِ اسلام چه کردیم؟خرمشهری که دین خود را به اسلام ادا نمود و خدا آزادی اش را عهده دار شد ، تا کجا آباد گردید؟ " با طرح احسان به کودکان و خانواده های نیازمند خرمشهری همراه شد . شاید به نوعی اردوی جهادی نیز به حساب می آمد .بعد از اینکه با کاروان به خرمشهر رسیدیم به منطقه فقیر نشینی که قبلا توسط مسئولین اردو شناسایی شده بود رفتیم. به گروه های 6 نفره تقسیم شدیم تا مقداری برنج و روغن و پول کمی که به عنوان عیدی در نظر گرفته شده بود را میان خانه ها تقسیم کنیم .

هر گروه به سمت خانه ای می رفت در می زد وارد می شد ، کمی پای درد و دلهای اهالی خانه می نشست و بعد اقلام ضروری را هدیه می داد و به سمت اتوبوس ها بر میگشت . 
من هم با دوستان به سمت یکی از این خانه ها روانه شدم زن و مرد میانسالی که 5 فرزند داشتند و در خانه ای زندگی می کردند که تازه خود آن را ساخته بودند خانه ای که فقط دیوار و سقف داشت .
منظور من از خانه جایی که وینیفلکس یا پارکت داشته باشند نبود یا خانه ای که پارکینگی با درب اتوماتیک داشته باشد ... این خانه ها در و پنجره نداشت چه برسد به یک فرش یا موکت درست و حسابی! خبری از بخار پز و هوا پز نبود ... اصلا به جز یک بخاری برقی و یخچالی درب و داغون وسیله ای در این خانه ها نبود ...
برای من مهم بود که اینجا حومه شهر تهران نیست . که ادعا کنی عده ای انشالله از راه های حلال پول های کلان به جیب زده اند و کاخ نشین شده اند وعده ای نیز طبیعتا!!! آسیب پذیر بودند و پایین شهر زندگی می کنند .
برای من مهم بود که اینجا خرمشهر است . برای من مهم بود که اینجا زمانی برای خودش برو بیایی داشته و یکی از بهترین نقاط ایران بوده است . برای من مهم بود که اینجا زمانی با خاک یکسان شده بود و همین انسان هایی که امروز خانه شان نه در و پنجره دارد نه وسیله زندگی زمانی از همه چیزشان گذشتند . دشمن از روی همه چیزشان رد شد . برای من مهم است که امروز دشمن از روی همه چیزمان گذشته است . و از جنگ فقط یک فیلم سینمایی باقی مانده است...
از مرد خانه در مورد زمان جنگ پرسیدم.  گفت که دشمن همه چیز را خراب کرد . گفت که تا همین چند سال پیش خانه ای نداشته و رهبری و احمدی نژاد کمک کردند تا او توانست خود خانه ای که اکنون در آن زندگی می کند را بسازد ...
فقر بیش از حدی که از در و دیوار ساده می ریخت دهانم را بسته بود . مرد مدتها بیکار بود و اکنون که یکی از فرزندانش که بزرگ شده کار می کرد .با امیدواری از او در مورد یارانه ها پرسیدم . گفت که پول یارانه ها را دربافت کرده و برای خانواده اش روغن و برنج تهیه کرده ...

تصویر احمدی نژاد بر روی دیوار خانه مردم خرمشهر

بعد از اینکه به سمت اتوبوس ها برگشتیم هر کس از آنجه دیده بود تعریف می کرد . بعضی گلایه می کردند که طرح احسان می توانست بهتر از این انجام شود و مثال می زدند که ما به جای ماهی دادن می توانیم ماهی گرفتن را به آنها یاد دهیم . عده ای از طرح احسان با اینکه برای اولین بار اجرا می شد راضی بودند و...
در این میان یکی از دوستان گفت ما وقتی درب خانه را زدیم صاحب خانه به استقبال ما آمد و گفت شما از ماهواره آمده اید؟ بفرمایید ...!!!
وقتی به درون خانه رفتند ماهواره روی یک شبکه خارجی روشن بود ... راست می گفت این خانه ها با این فقر شدید حتما یک ماهواره در حیاط داشتند...
وقتی اشاره کردیم که ما بسیجی هستیم و برای کمک به نیازمندان آمده ایم صاحب خانه گفت که اخیرا از طرف شبکه های خارجی به این مناطق سر می زنند و به مردم ماهواره هدیه می دهند !!!

اینجا خرمشهر بود اما کمی انطرف تر کثافات و پسماندها روی هم جمع شده بود و البته اینجا خبری از سیستم مکانیزه جمع آوری زباله های شهرداری تهران نبود ...نمی دانم بر ما چه گذشت. اما خاطرات این بازدید برای همیشه در ذهنم باقی خواهد ماند . وقتی که روزهای بعد به بازدید شلمچه رفتیم در کمال ناباوری سطل زباله های مکانیزه با آرم شهرداری تهران را آنجا دیدم ... باورم نمی شد ...

 یاد انتخابات سال 84 افتادم زمانی که به شهردار تهران یعنی احمدی نژاد ، در مناظره شبکه دو سیما انقلت آوردند که تو چرا وام ازدواج می دهی ؟؟؟ به تو چه ربطی دارد ...
اما احمدی نژاد کار درست را می کرد چون می دانست مشکل کجاست  او دیوار های شهر ، اتوبان ها ،جدول ها و تمام زیر گذرهای شهر را رنگ نکرد. او تمام شهر را چراغانی نکرد او سیستم مکانیزه جمع آوری پسماند و زباله در تمام شهر ایجاد نکرد ...  او مشکل اصلی را حل کرد ...

 دوباره یاد چند سال پیش افتادم که به رئیس جمهور احمدی نژاد گفتند تو چرا یارانه می دهی ؟؟؟ گدا پرور ....
اما احمدی نژاد کار درست را می کرد چون می دانست مشکل کجاست . او خود را میان حزب اللهی ها لوس نکرد او به شلمچه و طلائیه سطل آشغال های مکانیزه صادر نکرد ... او مشکل اصلی را دید . مشکل در مناطق فقیر نشین خرمشهر بود . انجا که مردم خانه ای برای زندگی و نانی برای خوردن نداشتند... 

-----------------------------------------------------------------------------
بعد از نوشت :
+ بخوام یک کمی بیرون از لفافه و صریح صحبت کنم :
     - آقای قالیباف! سوراخ دعا رو گم کردی!
     -آقای احمدی نژاد مثل همیشه که درست می بینی و تصمیم میگیری درست ببین ... وجود مشایی در دولت به صلاح شما نیست


کلمات کلیدی: شخصی


نوشته شده توسط امین 90/2/2:: 7:4 عصر     |     () نظر
   1   2      >