سلام . این مطلبی که میخونید نقد یکی از دوستانه که وبلاگ نداشت و بنده هم چون با مطالبش موافق بودم ازش گرفتم تا توی وبلاگم بذارم. بخونید:
میوه ممنوعه؟؟!! نمیدونم منظورشون چیه اما اگر منظور کنایه به حضرت آدم (ع) و حضرت حواست که اون درخته ممنوعه بود نه میوه . بگذریم قسمتهای اولیه سریال را دیدم از همون ابتدا فهمیدم که موضوع فیلم از ریشه اشکال داره .زیاد سریالها رو دنبال نمیکنم این هم مثل بقیه گاهی قسمتی از اونو میدیدم نمیتونم راجع به کل فیلم نظر بدم اما راجع به آن قسمتهایی که دیدم میگم :
چرا میگم از ریشه اشکال داره چون در کل کشور پهناور ایران اسلامی عزیزمان این چنین خانواده ای را پیدا نخواهید کرد حتی یکی  :چه طور خانواده ای ؟  خانواده ای که پدر خانواده شخص متدین و متشرع و مرفهی باشه و درد دین و درد خانواده داشته باشه و حواسش به بچه ها و زنش باشه و مادر خانواده شخص متدین و تحصیل کرده و مدیر موفقی باشه اما تمام فرزندان خانواده خلاف باشن. لااقل نویسنده به این خانواده بدبخت رحم میکرد و یک فرزند رو صالح نشان میداد.  :تمام فرزندان؟ 
بله تمام فرزندان ، پسر بزرگ خانواده که شخصی لات ،بددهن،ریاکار و کلاه بردار (المناقصه...) و ...
پسردوم خانواده بچه ای به ظاهر سربه راه درس خوان اما معلوم نیست درس میخونه یا به پارتی میره و...
دختر بزرگ خانواده دختری متدین(چادری) کتک خورده از دست شوهر بی تدبیر در زندگی و بی توجه به دختر کوچکش و به دنبال طلاق و ...
دختر کوچک خانواده اون که دیگر گل سرسبد خانواده است...! دختری تحصیل کرده و متدین (چادری) و قانون دانی که قانون احترام به خانواده را زیر پا گذاشته و حرمت پدر ومادر را شکسته و از خانه فرار کرده(شاید میتونست با صبر و متانت و تدبیر و اندیشه پدرش رو راضی کنه نه اینکه بی آبرو کنه.) 
عروس خانواده خانمی که در اون ور آب از جلال طلاق غیابی گرفته و تنها فرزندش رو در خونه تنها گذاشته و معلوم نیست شبها به کجا میره.
داماد بزرگ خانواده مدیر بانکی که اعتراف میکند چقدر به نفع پدرزنش و برادر زنش کار بانکی کرده و... در ضمن دسته به زن هم دارد.
داماد کوچک خانواده تک و تنها هیچ خانواده ای نداره زیرا اونها را تو زلزله از دست داده و فقط از روی علاقه با دختری پولدار فراری از خانه ازدواج میکنه و بسیار بی آلایش و دوست داشتنیه و در خانه نه تنها آهنگ میسازه بلکه ظرف هم میشوره.
جالب تر از همه اینکه نویسنده، دختر و داماد کوچک خانواده رو بسیار افراد موجه ، منطقی و فهمیده نشون میده!!! اما در مقابل خانواده شایگان: دختر شایگان ، شخصی که ظاهر متدینی نداره و به ظاهر چادری نیست و با دوستانش به مهمانی رفته و فال قهوه میگیره و این پدرو دختر دلسوز کارگران کارخانه هستند و به دنبال بهبود اقتصاد کشور اما به خاطر کارهای زشت پسر خانواده ی مذهبی فتوحی برشکسته میشوند دختر بسیار دلسوز پدر است نه فراری از خانه . روزگار با آنها کاری میکنه که این پدر و دختر از راه به در می شوند (البته تقصیر روزگار نامرد بود نه تربیت اسلامیشون)

فیلم که سراسر طنز و خندس مثل اون قسمت که فتوحی میخواد قدسی رو طلاق بده و قدسی که شخصی مدیر ، تحصیل کرده و با تجربه است و خیلی راحت طلاق را میپذیره و میگه : حاج آقا !  به همه بگید من خودم خواستم از شما جدا بشم ، و فقط به حالت زار و درمانده به سجاده اش پناه میبره و به پسر کوچکش میگه :من راضی به رضای خدا هستم تو برو درست رو بخون و کنکور تو برای من خیلی مهمه !!!  چقدر انسان میتونه بی تدبیر و شعور باشه که به این راحتی زندگی و آبرویش رو بده و هیچ اندیشه و تدبیری برای از هم نپاشیدن خانواده اش نکنه.  فیلم یک قسمت طنز دیگری هم داره که نمیدونم پیام بازرگانیه یا قسمتی از فیلمه، اون هم یک پلیسه که همیشه عرق کرده و بد صدا و زمخت و مضطربه که گاها وسط فیلم نشونش میدن که میگه به من اعتماد کنید و حقیقت رو بگید!!!  چون خودش درمونده از یافتن حقیقته و اتفاقا توی این فیلم پلیس برخلاف فیلمها دیگه هیچ کاری نتونسته بکنه . ( به قول دوستمون مثل اینکه خیلی از دست پلیس به خاطر طرح امنیت اجتماعی عصبانی هستن)
به هر حال فیلم قسمت های طنز زیاد داره ولی حتما نکته اخلاقی هم داره و من متوجه اون نشدم ، شایدم قسمت آخر میخواد نکته ی اخلاقیش مشخص بشه . اما اگه تا آخر فیلم چیزی دستگیرتون نشد این چند نکته اخلاقی  رو میشه از این فیلم پیدا کرد:
1- نگذارید دخترتون رشته ی حقوق بخونه چون با آشنا شدن با قانون (اجازه ی ازدواج توسط حاکم شرع) بدون اجازه پدر ، شوهر میکنه.
2- همسرتون رو به خارج از کشور نفرستید (اون هم با پول فراوان) چون ...
3- از جماعت نسوان دوری نکنید که اگر خدای ناکرده سر پیری مجبور بشید با اونها کار کنید حتما عاشقشون میشید .(در قسمتی از فیلم فتوحی به هستی گفت : من هیچ وقت با نسوان کار نمیکردم)
4- به همسرتون حاج آقا نگید چون این کلمه سحرآمیزه و اراده و اندیشه وتدبیر رو از شما میگیره.
5- اصلا به دنبال دین و تربیت فرزندتون نباشید چون آخرش افتضاح میکنید و خانواده رو از ریشه از بین میبرید.
6- به مسجد نرید و با حاج آقای مسجد صحبت نکنید زیرا بعد از 50 سال مسجد رفتن و انجام دستورات کامل دین آخرش کافر میشوید. و کلا یاسین تو گوش خر خواندن است .
7- اما سوار ماشین بنز اخرین مدل بشید . خدایی خیلی لذت داره اگه موقعیتی دست داد و سوار شدید اصلا از اون پیاده نشید .
8- مواضب باشید تسبیح قرمز (مخصوصا گرون) از دست کسی نگیرید چون ممکنه نمک گیر بشید.
نکته : اما روحانی فیلم خیلی حرفهای پند آموز و موثری زد اما متاسفانه فتوحی نفهمید یا بی اراده بود و نتونست عمل کنه. فکر کنم اولین فیلم اساسی و عمیق { از بین بردن و بی هویت کردن خانواده های مذهبی } کلید خورد منتظر بقیه اش از صداوسیما و بعد، از سینما باشید . و در آخر خواهد دید که فرهنگ هایی که صداوسیما با پول بیت المال کلید میزنه مدتی نه چندان دور در سطح مملکت هنجار میشه زیرا صداوسیما در تمامی ایران حتی روستاها طرفداران زیادی دارد و غذاهای فاسد سیما را مردم،خوب میخورند و پروار میشن (برای اینکه باورتان شود سری به شهرها و روستاهای کوچک بزنید و رجوع شود به خبری در همین زمینه)
بی هویت کردن خانواده های مذهبی در صداوسیما کلید خورد ( ایضا اضافه کنید مذهبی پولدار ) انشالله خدا عاقبتمون به خیر کنه .

سلام . بحث این آهنگ ها و ترانه های صداوسیما مدتیه گیر سه پیچمون شده . نمیدونم شاید امثال آقای ضرغامی دغدغه ی اسلام و درد دین ندارن ... یعنی ما داریم؟ ما چیکاره ایم . خدا کمک کنه.
رادیو و تلویزیون مدتیه در زمینه ی موسیقی کلا تعطیل شده . سریال پول کثیف که از شبکه ی 5 (بخوانید شبکه ی جهانی 5 - چون حتی در عربستان هم مثل آینه میگیره) پخش میشه برای من یک شوک بود . خود سریال متین و با وقار جلو میره اما ترانه ی آخرش ... از موسیقیش که بگذریم ترانه مفتضح و تاسف انگیزش حال آدم رو بد میکنه آن هم وقتی که خواننده روی این کلمه ی عشق چنان فشار میآورد که ...باور نمیکنم عششششق منی هنوز ...
یک سوال دارم وقتی یک ترانه مجاز نمیشه یا مجاز میشه اما در رسانه ی ملی پخش نمیشه چه دلایلی داره . مگه غنا فقط مربوط به سبک آهنگه؟ خود شعر مد نظر نیست؟
از صداوسیمایی که در اعیاد و مراسم از قشر هنرمندان فقط از بازیگر و خواننده تجلیل میکنه توقع بیش از این نمیره . راستی چه کسی باید بر غفلت مردم پا فشاری کنه و تیتر مجله های زرد رو تامین کنه. شب عید نوروز وقتی با هزار تا قربون صدقه و آب دهان مجری از بنیامین دعوت میشه و در برنامه ی صداوسیما به این شخصیت ارج داده میشه  دیگه درد دین کجای کاره. 
موسیقی دان یا شاعر نیستم اما حرف خیلی دارم . شعرهایی که برای امام زمان عج یا برای خدا میخونن اما . بگذریم ... سعی میکنم دیگه مثال نیارم و فقط به سریال چهارخانه بسنده کنم .... صداوسیما که حق پخش برخی ترانه ها رو نداره این بار به کمک سریال چهارخانه تونست این خانه های خالی رو پرکنه .

 جواد رضویان عزیز ،در این سریال با اسم شنبه و لهجه ی افغانی(به قول خودش اوغانی) بعضی از ترانه هایی که صداوسیما تا به حال پخش نکره بود را پخش کرد! ...
مثل برخی ترانه های رضا صادقی یا ترانه ی "قسمت" حمید عسکری یا شعر "پرواز" گروه آریان . که تازه خیلی محبت کرد شعر رو کی عوض کرد: ما دوبال پرواز مرغ عشقیم  شد ما دو بال پرواز مرغ مهریم و زندگی رو عاشقونه شد زندگی رو مهربونه !
میگم روی صداوسیما داره باز میشه ها . نباید اینقدر بهش رو داد . یکی از وبلاگ نویسانِ خوشحال میگفت که:خیلی بده چند ساله بوس و عشق پخش نمیشه .
سالی که نکوست از بهارش پیداست.باید ببینی بعدش چی میشه. با این سرعت به ابتذال کشیده میشه و ...
آقا من نمیدونم هر چی غرب به سمت شیطان میره ما هم باید باهاش جلو بریم . این بدی که انتخاب کردیم تا بدتر نیاد ، داره به کجا میره ... ما باید اقدام اسلامی کنیم نه اینکه فقط دفاع کنیم آن هم دفاع همراه با عقب نشینی...
صداوسیما نکات مثبت خیلی داره . اما .یک درصد بدی هم نباید باشه. ذره ذره حسابه ... مثقال ذره ...

سلام . شاید چند وقت قبل زمانی نه چندان دور، وقتی سفر های استانی دکتر احمدی نژاد جواب داد و به ثبات رسید و تبلیغات منفی علیه آن بی نتیجه ماند مثل همیشه سیاست تخریب عوض شد و ترغیب جای آن را گرفت. در همان دوران تغییر سیاست ، ابطحی هم به این تغییر و تحول پیوست و گفت که اصلا این سفر های استانی پیشنهاد خاتمی بود که اوایل ریاست جمهوری دکتر به او پیشنهاد داد.
از روزهای این چرخش، زمان زیادی نگذشت که خاتمی نیز شال و کلاه سرکرد و مسافر شد.
این تفکر یعنی سفر های استانی شاید یک روش و سیاست برای پیشرفت آبادانی کشور باشد اما قبل از اینها یک اعتقاد است یک عقیده ی قلبی است ، یک ثمره از روحیه ی بسیجی است که دکتر احمدی نژاد و دیگر همقطاران او در پیش گرفتند.
اما چرا اصلاح طلبان به این تفکرات روی آوردند. به نظر میرسد این کپی برداری ها آن هم زمانی که اول تخریب کرده سپس به آن روی می آورند ، به دلیل شناخت عمیق از این روحیه ی بسیجی نیست بلکه وقتی مشاهده شده که این روش در بالا بردن اعتماد مردم و ... موثر بوده از آن استفاده شده. مثل سارکوزی رئیس جمهور فرانسه که جدیدا به این نوع حرکاتی روی آورده .
از این نوع کپی برداری ها که در این دوسال اصلاح طلبان از روی دولت نهم برداشته اند بسیار است . اما برای بنده اون وقتی جالب شد که این استراتژی کپی برداری رو از زبان آنها شنیدم :
یکی از اساتید دانشگاهمون (که مثلا اصلاح طلبی است)یک روز سر کلاس یک بحثی راه انداخت در مورد طرح ارتقاء امنیت اجتماعی. سپس بحث رو سیاسی کرد و شروع کرد به مخالفت با رئیس جمهور و دلسوزی برای معین!... و گفت اگر از این وضعیت ناراضی هستیم باید کاری کنیم . این استاد ارجمند و البته جوان و نا پخته ی ما، اشاره کرد به یکی از اساتید دانشگاهشون که اون استاد بهشون گفته که باید از این بسیجی ها یاد بگیریم . یک نفرشون به اندازه ده نفر کار میکنن ، نظر یک نفرشون اون قدر تاثیر گذار میشه که نظر ده نفر رو عوض میکنه  و در اصل مثلا اگر کسی چند میلیون رای میاره این در حقیقت رای چند هزار نفر بسیجیه . نه کل جامعه ! . و این که ما (یعنی اصلاح طلبان) باید مثل اینها کار کنیم .

به هر حال خیلی تعجب کردم وقتی دیدم که اصلاح طلبان بالاخره فهمیدند بسیجی یعنی چه . و اینکه اینها قبول کردند که در زمانی که اداره ی کشور را در دست داشتند به مستضعفین بی توجهی کردند و ... بسیار دیده میشه که اصلاح طلبان در سخنرانیهاشون اذعان میکنند از این که در زمان تصدی گریشون خوب کار نکردند و اینکه الان پشیمون هستند .
اما آیا این پشیمانی سودی دارد؟ ما که چشممان آب نمیخورد. زیرا بعید است مردم گول این روزنامه های دروغ گو را بخورند . تلویزیون خود را روشن کنید سایه روشن های خبر بیست شبکه شش یا ویژه های خبر بیست وسی شبکه دو را ببینید . هر روز یک دورغ جدید این روزنامه های اصلاح طلب را برملا میکنند . راستی ... مردم قضاوت میکنند...      
به نظر میرسه شبیه سازی روحیه ی بسیجی بدون اعتقاد به آن، گذراست و در قلب ها نفوذ نمیکند...
انشالله همه ما بتونیم به این روحیه اعتقاد داشته باشیم و به این آموزه ها عمل کنیم.
+جدیدترین کپی برداری رو مشاهده کنید: خاتمی : باید دغدغه خدمت به مردم داشته باشیم.

سلام. میلاد حضرت امام علی (ع) رو به همه ی مردم جهان تبریک میگم . یک تواشیح از گروه محراب رو برای آهنگ وبلاگ انتخاب کردم که اگر خواستید کاملش رو داون لود کنید به این آدرس برید.
سریع برم سر اصل مطلب . ما از خدامونه که صداوسیما پیشرفت کنه و اصلا برای همینه که توی وبلاگ هامون نقد میکنیمش که راه صحیح رو گم نکنه . شهید متفکر مطهری به نقل از حدیثی از امام علی (ع)میگفتند که صلاح از عوام به خواص میرسه .  خب ما هم اگر در وبلاگمون مطلبی مینویسیم در چشم یک بیننده هستیم که میخواهیم این نهاد تاثیر گذار اصلاح بشه .
و اما. بنده چون به کاریکاتور وکاریکلماتور خیلی علاقه دارم تصمیم گرفتم در این پست وبلاگ تعدادی از کاریکلماتورهایی که در مورد صداوسیما نوشتم رو براتون ذکر کنم . شاید یک نوع ابتکار هم به کار برده باشم و اون اینه که برای هر کاریکلماتوری که نوشتم یک تیتر انتخاب کردم . و این که برای هر جمله یک تیتر داشته باشیم یک ابداع به نظر میرسه چون تا به حال جایی ندیدم . حالا کاریکلماتورهایی با موضوع صداوسیما : 

چشمان درویش:
وقتی تلویزیون میبینیم ، بیشتر مجبوریم تلویزیون را ببینیم تا فیلم را .

برباد رفته :
صدارفت، سیما رفت، دوربین رفت، نور رفت، ایمان رفت، ارزش رفت، وحید رفت،...

دنیا دیگه:
گفتند رادیو جوان ،اما نگفتند رادیوی کدام جوان؟

پشته ها پر از شقایق:
از جلوی صحنه خیری ندیدیم ، لطفا دیگر پشت صحنه را پخش نکنید!

خواسته های بی جا:
دلم میخواست وقتی تلویزیون را روشن کردم ، تلویزیون نیز مرا روشن میکرد!

رنگین کمان خاله های رنگی:
میگفت کودکم یک دفترچه دارد که تعداد خاله هایش را آنجا مینویسد تا یادش نرود . خاله نرگس خاله سارا ...

توجه:
روی جعبه ی تلویزیونی که جدیدا خریدم نوشته شده بود : دور از دسترس کودکان نگه داشته شود !

تحول:
چند وقت قبل سینما را کنار گذاشتیم . این دفعه به جای کنار گذاشتن تلویزیون ،‌مدیرانش را برکنار میکنیم !

نوکرتم:
فرزاد حسنی با این رفتارش عملا به رسانه های بیگانه اینطور اعلام کرد: گوشکوبتیم !

و اما یک سوال:
به نظر میرسد موازین اسلامی در شبکه های 4و6 که بیشتر بیننده های خارجی دارند تا داخلی ، بیشتر رعایت میشود ، آیا مگر داخلی ها مسلمان نیستند؟

یهود که خودش رو قوم برتر میدونه در اول تلمود نوشته که نطفه ی غیر یهود نطفه ی اسبه . یهود برای حتی یک نفر یهودی ارزش قائله و برای نجاتش از هیچ اقدامی دریغ نمیکنه .
مسلمونها از این مسئله استفاده کردند .سالها قبل لبنانیها از هواپیمای تی دبلیو اِی هفت تا از صهیونیست ها رو اسیر گرفتن بردن یک جا توی لبنان زندانی کردن ولی اعلام کردن که ما این ها رو توی هفت نقطه ی لبنان زندانی کردیم  . از روزی که این حرف رو زدن تا زمانی که آخرین اسیر یعنی هفتمین اسیر رو آزاد نکرده بودن اسرائیل کوچکترین بمبی به لبنان نزد  از ترس اینکه یک وقت یک نفر از اینها کشته بشه .
الان  چهار نفر دیپلمات عزیزان ما که سالهاست دست صهیونیست ها هستند به نظر اقدام مشابهیست که از طرف اسرائیل صورت گرفته یعنی اینکه اینها رو در اسرائیل نگه دارند تا اینکه ایران به اسرائیل حمله نکنه. البته این نظر بنده بود و اسرائیل اهداف زیادی داره که مثلایکی از اونها تبادل این اسراء با اطلاعاتیست.
ولی میخوام اینجا یک مطلبی رو عرض کنم . حسن آقا در وبلاگشون نوشتند که شخصی که مسئول پیگیری آزادی این دیپلماتها بوده و اکنون برکنار شده، تا کنون قسمتهایی از 13 میلیارد تومنی که برای اینکار از دولت گرفته خرج خودش و اطرافیان کرده ، البته من به شدت شوکه شدم و هنوز باورم نشده .
حسن آقا در تیتر مطلبشون نوشتند که "چه کسی بی غیرت است" و در مطلب اشاره کردند به این شخص . اما بنده میخوام بگم که ما از صهیون ها بیشتر برای خودمون ارزش غائلیم و همونطور که دیدید نگذاشتیم چنین کسانی بر سر کار باشن . این افراد بی غیرت نیستند بلکه غیرت صهیونیستی دارند چرا که با این کاراشون دارن به تداوم عمر اسرائیل کمک میکنند پس غیرت صهیونیستی دارند ...   همین . خدا به ما رحم کند . خدایا ما را عاقبت به خیر کن .

 
غیرت صهیونیستی!