سفارش تبلیغ
صبا ویژن
منتظر
درباره



منتظر


امین
انتظار یعنی رفتن و رسیدن ... رسالت شیعه در عصر انتظار، افزایش وسع خود و تلاش برای رسیدن به قدرت حکومت بر جهان به شیوه صالحان است ...
آهنگ وبلاگ

... امروز روزى نیست که شما صرف کنید همه قوایتان را در اینکه آیا طب اسلامى، به اصطلاح شما، یا طب سنّتى ابوعلى و رازى باید عمل بشود، یا طب‏هاى دیگر، این الآن نباید مطرح بشود. الآن شما در یک وضعى واقع هستید که بین وجود و عدم کشورتان، بین وجود و عدم مذهب و اسلامتان واقع شده اید، سر دو راهى الآن واقع شده اید. گمان نکنید که حالا که رژیم سابق را عقب زدید دیگر مسائل تمام است. الآن شما ملاحظه مى‏کنید که در این مملکت ریشه هایى از همان رژیم سابق هست که مشغول فعالیت‏اند.
.... الآن وقت طرح اینکه دانشگاه وضعش چه طور است، طب سنتى یا طب جدید وضعش چه جور است؟ یا سایر چیزهایى که ما احتیاج داریم و همه خرابیهایى که الآن گذاشتند و رفتند، الآن وقت طرح اینها نیست، اینها یک وقتى دارد.
.... نه اینکه ما نمى‏دانیم که مشکلات زیاد است .و نه اینکه ما نمى‏دانیم که علومى که در شرق بود، دسیسه‏ها اسباب این شد که عقب بزنند آنها را، و به جاى او علوم غرب را بیاورند- دانشهایى که در شرق بود و اروپا از آن تقلید مى‏کرد، دستهایى آمد و آنها را عقب زد و محتوا را از ما گرفت.
... یکى هم از مسائل، همان مسئله طب قدیم است. آنها همه این دردهایى که الآن هست با همین دواهاى علفى معالجه مى‏کردند و معالجه‏شان یک معالجات اساسى بود و اروپا از طب بوعلى تا همین آخر استفاده مى کردند. کتاب  بوعلى تا همین آخر، شاید حالا هم مورد نظر آنها باشد، بروزش نمى دهند. 
...  وقت طرح نیست الآن، الآن وقت این نیست که ما بنشینیم بگوییم طب ما چه جور است؛ دانشگاه ما چه جور است. همه اینها اشکال دارد. دادگسترى ما چه جور است. همه اینها باید متحول بشود، اما موقعش وقتى است که ما یک حکومت صحیح پیدا بکنیم؛ ما بتوانیم در دنیا بگوییم که این مملکت ما، این رژیم ما، این قانون ما، این رئیس جمهور ما، این مجلس ما، که مردم، که دنیا ما را بپذیرد به اینکه ما یک رژیم تام العیارى هستیم. بعد از اینکه این طور شد، آن وقت بیاییم سراغ این خرده ریزهایى که چه شده است. چه عقب افتادگیهایى داریم، چه گرفتاریهایى براى ما این رژیم منحوس سابق درست کرده است؛ همه چیزها را به هم ریختند و رفتند.
(سخنرانی امام خمینی (ره) در جمع  دانشجویان دانشگاه شیراز و پزشکان طب سنّتى  17 تیر58 )

30 سال از سخنان امام روح الله می گذرد . اکنون بحمدلله نظام اسلامی مستقر شده و حزب الله قوای سه گانه را مدیریت می کند و اکنون وقت رسیدگی به مشکلاتی است که تا عمق جان ما نفوذ کرده اند . بسیاری از مسائل بنیادینی که اجازه فکر کردن به آنها را از ما گرفته بودند و ما را با شبهات گوناگون سرگرم کرده بودند ، در دولت نهم مطرح شد و تلاش ملی جهت رفع عقب افتادگی ها و زدودن مشکلات و غربزدگی ها درباره ی آنها آغاز شد.
 یکی از این مشکلات از بین رفتن تمامی شئون طب سنتی از زندگی مردم ایران بود . با استقرار مجلس هفتم و دولت نهم ، دیگر خواست نمایندگان مجلس و رئسای دولت ، از بین رفتن ولایت فقیه و ایجاد حکومت سکولار نبود ، بلکه تمام قوا هم سو با فرمانده کل ، در جهت تحقق بزرگترین هدف انقلاب اسلامی یعنی ایجاد حکومت جهانی موعود، تمامی نیروهای خود را بسیج کرده بودند.
بدین صورت جای جای ایران محل بروز و ظهور استعدادهای نهفته شد و طب سنتی که پیش از این به صورت آرام و در لایه های زیرین جامعه در حال رشد و توسعه ی علمی بود ، به یک باره سر برآورد و نهضت علمی جدید را آغاز کرد که شاید تولید داروی گیاهی آیمود برای درمان بیماری ایدز یکی از جلوه های آن باشد .
پس از آن متخصصین پزشکی که اعتقاد به طب ایرانی اسلامی داشتند فعالیت های گسترده خود را آغاز کردند و به فضل الهی دانشکده ی طب سنتی در دانشگاه علوم پزشکی تهران اسیس شده و دانشگاههای مختلفی در سراسر کشور اقدام به تاسیس رشته طب سنتی کردند.
این اقدام هماهنگ مردم و نظام برای کسانی که طراحی های ضد طب سنتی داشتند سخت تمام می شد .به همین دلیل فعالیت های پیشگیرانه خود را آغاز کردند . به عنوان مثال روغن کنجد مروزه توسط اکثر متخصصان طب سنتی به عنوان جایگزین روغن های خوراکی دیگر توصیه می شود و موج استفاده از آن روز به روز بیشتر می شود .(قبلا در این مورد مطلبی در وبلاگ نوشته بودم) همانطور که پیشتر نیز عرض کرده بودم روغن هایی به اسم روغن کنجد با برنامه انگلیس سریعا وارد بازار شد تا دسترسی مردم به روغن کنجد سالم کند شود .
نکته بسیار قابل توجه این است ، بنده سال 86 در رابطه با روغن کنجد مطلبی در وبلاگ نوشتم. سال 87 در نرم افزار آمارگیری وبلاگم مشاهده کردم شخصی از فلسطین اشغالی در گوگل اسرائیلی ، کلمه "روغن کنجد" را به فارسی نوشته و پس از یک صفحه جستجو به وبلاگ بنده می آید . چند ساعت بعد، از آی پی اسرائیلی دیگری از روستای مزکریت بتیا به صورت مستقیم به همان مطلب وبلاگ بنده در مورد روغن کنجد رجوع می شود.
این یعنی شخصی اسرائیلی پس از جستجو در مورد رویکرد مردم ایران به روغن کنجد و میزان فراگیری آن ، مطلبی را در وبلاگم مشاهده می کند سپس به شخص دیگری مثلا مافوق تحقیقاتی خود اطلاع می دهد و وی نیز به وبلاگ مراجعه می کند . این یک مثال عینی از اهمیت طب سنتی  برای دشمن است که در حقیقت طب الابدان وطب الادیان هر دو در این اولیت قرار دارند ، و صهیونیزم که سالها برای تغییر شیوه زندگی غربیان و سپس شرقیان کوشیده در حال رصد کردن وضعیت جوامع مخصوصا ایران است تا اینکه زحماتش بر باد نرود و بتواند علیه تحرکات متخصصین طب سنتی کارهای مخالف را انجام دهد.

جستجوی صهیونیست ها در اینترنت درباره مصرف روغن کنجد ایرانیان

الحمدلله امروز نه تنها در سطح مردم ، عالمان و دانشمندان بلکه در سطح مدیران اجرایی نیز اهمیت طب سنتی آشکار شده است و جای بسی خوشحالی است که صداوسیما نیز امسال برای اولین بار به طور رسمی به اطلاع رسانی در زمینه طب سنتی ، حجامت و ... پرداخت.
چند هفته پیش یکی از برنامه های شبکه دو سیما به نام "به کجا چنین شتابان" در قالب سریال به مصاحبه با دکتر خیراندیش در خصوص طب سنتی پرداخت . متن این مصاحبه و فیلم آن را در ادامه برای استفاده علاقه مندان قرار می دهم.
دکتر خیراندیش:
طب سنتی دو وجهه دارد ، یک وجهه که مردم می بینند در قالب یک نفر مغازه داری که چند داروی گیاهی را جمع کرده و در قالبی می فروشد که شاید سواد چندانی هم نداشته باشد . یک چهره واقعی طب سنتی است به عنوان یک مکتب به عنوان یک سیستم درمانی با سابقه هفت هزار ساله ، این دو تا صورت را باید از هم جدا کنیم . ببینید طب سنتی یک مکتب است ، یک مکتب بزرگ با سابقه چند هزار ساله تاریخی با پشتوانه . یک مکتب است یعنی اینکه  نظام تشخیص دارد نظام تداوی دارد تمامی پوشش های درمانی اش فراگیر است همه بیماری ها را می تواند در بر بگیرد ، فلسفه دارد مبانی دارد و از همه مهمتر تفاوتی که طب سنتی ایران با سایر مکاتب درمانی دارد تعریفی که از جسم و روح دارد یک تعریف کامل است ، یعنی نقش متقابل جسم و روح را اینجا تعریف می کند ، ارتباط اینها را بیان می کند و برای پیشگیری از بروز بیماری اش تعریف دارد راه درمانی دارد ، همه ابزار ها را به کار می گیرد .
- مگر طب سنتی احیاء شده است ؟دکتر خیراندیش
دکتر خیراندیش : بله احیا شده است . امروزه در دنیا در 30 دانشگاه از دانشگاه های درجه یک تا 100 دنیا از نظر رتبه علمی طب سنتی تدریس می شود ، در دانشگاه های معتبر مثل هاروارد ، شانگهای در چین . امروز طب سنتی در دنیا یک سیستم ضروری توصیه شده توسط سازمان بهداشت جهانی است . در سازمان بهداشت جهانی 32 مکتب معرفی گردیده ، در این 32 مکتب (یا 39 تا) به جز دو سه تا که طب هندی و طب چینی است تمامی اینها زیر مجموعه طب سنتی ایران هستند .
- می شه بگید چه مکاتبی ؟
دکتر : در این دانشگاه ها موضوعات مختلفی مثل فیتوتراپی ، کاپی تراپی (یا همان حجامت) به شکل علمی و certificate های رسمی تدریس می شود .
- ببخشید استاد اگر موضوع اینقدر مهم است پس چرا در کشور خودمان استفاده نمی شود ؟ هم پزشکان و اساتید مخالفند ؟
دکتر : این مربوط می شود به یک سابقه دیرینه تاریخی . مربوط میشه به یک حرکت استعماری گذشته داستان مفصلی است بر می گردد به سال های 1600 و 1606 به بعد زمان تشکیل کمپانی هند شرقی . جالب توجه اینه که این کمپانی که یک کمپانی تجاری به حساب میاد تمام مامورینش پزشک بودند . اینها تلاش می کنند که طب سنتی رو در ایران براندازی کنند ولی اون زمان مردم ایران به لحاظ علاقه مندی شدیدی که به طبشان داشنتد اصلا اجازه ندادند که این طب براندازی بشود. مردم آن زمان معتقد بودند که اگر یک بیماری توسط یک پزشک ایرانی درمان نشد در دنیا درمانی برایش وجود ندارد . تاریخ نویس نویس طب سنتی که شخصی است انگلیسی است می گوید که ما تلاش کردیم که طب سنتی را در زمان صفویه براندازیم ، در آن زمان موفق نشدیم مردم آن زمان طبشان را مثل دینشان می پرستیدند  ولی بعد ها در دوران قاجار درسالهای 1914 با وضع قانون ضرورت وجود دیپلمه دانشگاه خارجی  میخ تابوت طب سینوی (یا همان طب ابوعلی سینا) در ایران کوبیده شد . در حالیکه مردم دنیا و تمام غربی ها تلاش می کردند با مطالعه طب شرقی ، نقص طب خودشان را برطرف کنند ، ایران بساط طب خودش را کنار گذاشت . دیگه با وضع این قانون هیچ استادی توانایی تدریس نداشت  چون اینها مدرک دانشگاهی نداشتند  و به دنبال آن ژاندارم ها و آجان ها به دنبال دستگیری طبیبانی بودند که جزء دانشمندان طب سنتی ایران بودن و بدین ترتیب طب به کلی از صحنه  اجرایی حذف شد . تا اینجا هیچ رد پای علمی می بینید برای براندازی ؟
- یعنی می خواهید بگید هیچ سندی وجود ندارد که بگوید طب سنتی جاهایی جواب نداده و حذف شده ؟
دکتر : حتی یک ورق ، یک paper شما نمی توانید پیدا کنید که مطالعه شده مثلا نعنا اثر درمانی نداشته است برای جلوگیری از نفخ معده و حذف شده . کاپینگتراپی زیان بخش بوده است و حذف شده و به همین ترتیب مثلا گل گاو زبان برای آرامش قلبی اثر منفی داشته و حذف شده هیچ گزارش علمی نبوده است ، یک اراده سیاسی بوده برای براندازی ، کار علمی نبوده .  ( دانلود فیلم سخنان دکتر خیراندیش )


کلمات کلیدی: زندگی اسلامی


نوشته شده توسط امین 88/11/18:: 12:47 صبح     |     () نظر

حجت الاسلام رسایی اخیرا در وبلاگ خود مطلبی با عنوان «آیا مشایی همان الیاس است !؟» منتشر کرده که خواندن آن در شرایط کنونی لازم است و آن را به خوانندگان وبلاگم توصیه می کنم:
در ماه مبارک رمضان چند سال قبل ،‌ یکی از سریال های پر طرفدار صدا و سیما با عنوان اغما به داستانی اختصاص داشت که حکایت از تاثیرگذاری فردی به نام الیاس بر پزشکی به نام دکتر پژوهان می کرد . دکتر پژوهان پزشکی بود حاذق و توانمند با گرایشات مذهبی که پس از فوت همسرش دچار استرس های شدید روحی شد. الیاس نیز در ظاهر فردی بود با گرایشات دینی ، بسیار عابد و زاهد ولی در باطن شیطانی بود که خود را به شکل فرد مومنی درآورده بود و مهمترین وظیفه اش انحراف بندگان مومن خدا و ایجاد تشکیک در آنها بود. همنشینی دکتر پژوهان با الیاس و اعتماد بیش از اندازه به وی ، کم کم باعث شد تا الیاس بتواند با استفاده از استرس های روحی دکتر پژوهان ، اعتقادات منحرف خود را به وی دیکته کند و او را که فردی مومن بود به فردی ملتقط و منحرف تغییر دهد تا جایی که تمام تلاش اطرافیان پژوهان نیز برای روبرگرداندن وی از الیاس نتیجه نداد و ... .
هفته گذشته در بین جمعی از متدینین دلسوز و دوستدار رییس جمهور بودم که برخی از آنها ضمن طرح موضوع سخنان اخیر آقای مشایی و حمایت های همه جانبه دکتر احمدی نژاد از وی ، این سئوال را مطرح کردند که مشایی همچون الیاس در سریال اغما نقش ایجاد انحراف در جریانی که از سال 84 و با ظهور دولت نهم آغاز شده را بازی می کند؟!
من به مواضع و سخنان آقای مشایی انتقاد دارم و همچنین به دفاع دکتر احمدی نژاد از یک شخص تا این حد و اندازه نیز منتقدم ، اما این مقایسه ها که گاهی فراتر از این نیز می رود را نیز درست نمی دانم و به نظرم بمباران تبلیغاتی جبهه رقیب از یک سو و بی تدبیری از سوی مقابل، باعث شده تا اندک اندک چنین تلقی نادرستی در ذهن برخی از آحاد جامعه ریشه بدواند که احساس کنند با فردی پیچیده و مرموز در کنار احمدی نژاد مواجهند! در حال حاضر یکی از سئوالات مراجعان به سایتم و حتی در جلسات مختلف با خواص ، موضوع مشایی و نوع ارتباط احمدی نژاد با اوست. به نظرم رسید بخشی از آنچه در این باره می فهم را با دوستانم در میان بگذارم و بخشی را هم ان شاءالله در آینده خواهم نوشت.
مهم ترین مشکل آقای مشایی این است که در خصوص موضوعاتی که تخصص لازم درباره آنها را ندارد و یا وظیفه ای در آن حیطه ندارد (مانند رابطه ما با مردم اسرانیل) سخن می گوید ، علاوه بر این می کوشد تا یافته های خود را با بسته بندی متفاوت از دیگران و در قالب ادبیاتی نو عرضه کند. به همین دلیل سعی می کند از فرصت هایی که پیش رویش قرار می گیرد، بهره ببرد حتی اگر تناسبی بین موضوع و مخاطب آن جلسه نباشد. این مشکل وقتی دوصد چندان می شود که می بینیم آقای مشایی نه رشته تحصیلی اش در این حیطه بوده و نه از اساتید شناخته شده و مبرز این علوم که خواستگاه اصلی آن در حوزه های علمیه است ، بهره برده .
رشته تحصیلی آقای مشایی مهندسی مکانیک است ، برای همین هرگاه قدم در حیطه مسائل دینی آن هم با ژست نظریه پردازی می گذارد ، از چارچوب اصولی بحث خارج شود و بهانه به دست غرض ورزان می دهد و چشم غره ها و انتقاد دلسوزان را به سوی خودش نشانه می رود. ظاهرا ایشان به فراخور علاقه شخصی اش، مطالعاتی در زمینه مسائل دینی داشته و از اطلاعات خوب اما ناقصی در این زمینه برخوردار است و با برخی افراد مانند خودش – که آنها نیز متخصص نیستند - ارتباطاتی دارد ولی آیا این مقدار برای نظریه پردازی آن هم در مجامع عمومی و نه تخصصی کفایت می کند؟!
مشایی هرگز به این سئوال پاسخ نداده که اگر توفیق طرح این مباحث از ایشان گرفته شود، کدام بخش از کارهای قوه مجریه زمین خواهد ماند و آیا اساسا او در زمینه ابلاغ این نقطه نظرات پر حاشیه ، به دنبال چه رسالت برزمین مانده ای است؟  آیا مشایی نمی داند که در فضای آشفته سیاسی فعلی ، امثال او در زیر ذره بین بهانه جویان قرار دارند؟ پس چرا دائما با طرح این سخنان سعی می کند پازل آنها را تکمیل کند ؟
مشایی البته در کنار این ویژگی ها که امروز نه تنها برای وی بلکه برای علاقمندان به دکتر احمدی نژاد نیز دردسرساز شده ، از ویژگی های مثبتی هم برخوردار است . مراجعین به دفتر رییس جمهور که قبل از مشایی دو رییس دفتر دیگر را تجربه کرده اند ، اذعان می کنند که مشایی نسبت به نفرات قبل از خودش از گشاده رویی بیشتری برخوردار است. مشایی در مقایسه با روسای دفتر دیگر روسای جمهور نیز نه از فساد اخلاقی برخوردار است نه از فساد مالی ، از قضا فردی است که به مسائل دینی ، اخلاقی و عبادی علاقه بسیار دارد ولی مهمترین مشکلش این است که می خواهد در این باره اظهار فضل کند آن هم با تعابیری جدید ! ای کاش در این خصوص از محضر اساتید مجتهد و مبرز فن بهره برده بود تا دچار این خبط و خطاها نمی شد و اعتقاداتش در نگاه عموم با علامت سئوال مواجه نمی گردید.
در این بین اما مهمترین انتقادی که از طرف جبهه خودی متوجه دکتر احمدی نژاد است ، حمایت همه جانبه وی از مشایی است. احمدی نژاد تاکنون چندبار به اصلاح سخنان مشایی پرداخته – از جمله در خصوص مساله دوستی با مردم اسرائیل و بحث اخیر یعنی موفق یا ناموفق بودن انبیا – با این وجود هیچ وقت حاضر نشده در منظر عموم ، چشم غره ایی به مشایی برود. این حمایت البته ریشه در روحیه خاص دکتر احمدی نژاد دارد.
احمدی نژاد وقتی به کسی اعتماد کند به این راحتی دست از حمایتش برنمی دارد ، بر خلاف سیاستمدارن دیگر که معمولا از اطرافیانشان پلی برای عبور خود می سازند و در مواقعی حتی اگر لازم باشد آنها را ذبح می کنند تا دیگران هورا بکشند و کف بزنند و رای جمع کنند. علاوه بر این، احمدی نژاد نقدهایی که از سوی منتقدین بی انصاف مطرح می شود را فشار سیاسی می بیند و آنچه از سوی دوستانش در این خصوص مطرح می شود را نوعی تاثیرپذیری از فضای تبلیغاتی ایجاد شده می داند !
در عین حال احمدی نژاد اساسا شخصیتی است که در برابر فشارها مقاوم می شود ، هر چه فشار بیشتر شود او نیز محکم تر می شود. این روحیه اگر برای مدیر اجرایی در پنجاه مورد امتیاز باشد قطعا در موارد انگشت شماری هم عیب خواهد بود ! ما شاهدیم که احمدی نژاد در پافشاری بر اصول و آرمان ها ، انرژی هسته ای ، سفرهای استانی ، مبارزه با فساد ، استکبار ستیزی ، کار زیاد ، صرفه جویی ، انجام پروژه های  بزرگ و همراه با ریسک و ... هر چه فشار بر او بیشتر می شود ، او هم مقاوم تر می شود و البته در مقابل وقتی با فشارهایی در موضوعاتی مانند مساله کردان یا مشایی هم مواجه می شود ، هر چه فشارها بیشتر می شود،  مقاومت او هم بیشتر می شود.
یک بار به آقای احمدی نژاد این روحیه را یادآور شدم و به شوخی گفتم ظاهرا این روحیه شما برگرفته از محیط کار پدر مرحومتان است که مثل آهن شده اید، هر چه پتک بیشتری بر آهن گداخته نواخته می شود او را محکم تر می کند و احمدی نژاد چیزی نگفت و فقط خندید!
در مقابل این ویژگی مدیریتی مثل احمدی نژآد اما برخی از مدیران اجرایی دیگر برخلاف این روحیه را دارند ، مثل آقای خاتمی که با کوچکترین فشاری وا می رفت. برای همین در هشت سال اصلاحات، عملا او رییس جمهور نبود بلکه احزاب و شخصیت های اطرافش که ازبالا چانه می زدند و ازپایین فشار می آوردند، حاکم بودند و ریاست می کردند. در این موارد بر خلاف مورد قبل اگر تاثیرپذیری برای یک مدیر اجرایی در پنج مورد حُسن و امتیاز باشد، بدون شک در پنجاه مورد دیگر عیب و نقص است که نمونه های زیادی از آن را در دوره اصلاحات تجربه کردیم.
به نظرم علی رغم وارد بودن بخش زیادی از انتقادات نسبت به مواضع مشایی اما نمی توان از برداشت آقای احمدی نژاد نسبت به پشت پرده این انتقادات ، به راحتی گذشت. در حقیقت تلاش زیادی صورت می گیرد تا نورافکن ها بر مثل مشایی متمرکز شود و درباره آن بزرگنمایی و خبرسازی کنند . حمایت احمدی نژاد از مشایی در رسانه ها چنان ساخته و پرداخته می شود که مخاطب با خود می اندیشد دیگران اینگونه نبوده اند و چنین خلق و خویی از نوادر روزگار است ، در حالی که با مرور مواضع و عملکرد برخی از مسئولان می بینم آنها نیز در اطراف خود مشایی هایی داشته اند و در حال حاضر هم دارند که اگر غلط های آنها بیشتر نباشد ، کمتر از اسفندیار رحیم مشایی نیست ، اما جریان رسانه ای تخریب کننده دولت که غرض ورزانه به موضوع مواضع مشایی و حمایت احمدی نژاد از وی می پردازد و نورافکن های خود را بر آن متمرکز کرده ، در این موارد حتی یک لامپ هم روشن نمی کند و بالطبع جریان منتقد دلسوز نیز آنها را فراموش کرده ، تمرکز خود را یا در پاسخگویی بر این موضوعات نهاده و یا در نقد آن !
مثلا همین رییس دفتر رییس قوه مقننه ! یکبار نیز در یادداشتی نوشتم که حتی بسیاری از مردم نام ایشان را هم نمی دانند تا چه رسد به مبانی فکری و سیاسی اش ! در حالی که بسیاری از خواص تریبون به دست ما که نشریه و سایت در اختیار دارند با مواضع ایشان آشنا هستند و در بین خود آن را نقد می کنند، اما چرا تا به حال کسی کنکاش نکرده که نظر ایشان قبل از انتخابات دهم چه بوده و از چه کسانی حمایت می کرده ؟ این نگاه چه تاثیری بر مواضع و جهت گیری های لاریجانی و بالطبع در جهت گیری های فراکسیون اصولگرایان داشته است ؟ چرا آقای ... در ایام پس از انتخابات وقتی که از علت حذف تبریک انتخاب احمدی نژاد در احکام هیات ویژه بررسی مساله کوی دانشگاه پرسیده ، به پاسخی که از وی شنیده، در سایت خود نمی پردازد ؟ نظر ایشان درباره ولایت فقیه و عملکرد وی در انتخابات دهم و حوادث فتنه گون پس از آن چیست ؟ ترکیب راهپیمایان روز قدس را چگونه ارزیابی کرده و این ارزیابی چه نقشی در تحلیل خواص جامعه داشته است ، نقش وی در پشتیبانی از روزنامه و سایت خبر آنلاین – که البته روزنامه خبر به دلیل مواضع نادرستش به خود تعطیلی کشید - و سایت آینده که بدترین توهین ها را نصیب مسئولان عالی نظام و حتی مراجع تقلید می کند و  ... چیست ؟ همه اینها موضوعاتی است که می توان به آن پرداخت اما تاکنون هیچ سایتی در باره آن ننوشته ، هیچ روزنامه ای در تحلیل آن قلم نزده و جریان سازی نکرده و هیچ نماینده ای بابت آن دکمه تذکر آیین نامه ای را فشار نداده ! در مقابل تمام حواس ها به یک نفر متمرکز شده که به عقیده من نباید از او غفلت کرد بلکه باید مراقب بود و تذکر داد ، اما آیا باید ناخوداگاه به مهره ای تبدیل شویم که دیگران می خواهند ؟
من گاهی که در برابر انتقادات منتقدین بی انصاف قرار می گیرم ، به آنها یادآور می شوم که اگر احمدی نژاد یک مشایی دارد ، روسای قبلی که ده ها مشایی داشته اند، اگر احمدی نژاد از مشایی تا این حد حمایت می کند – که به عقیده ما غلط است - مگر آقای میرحسین موسوی در دوره خود از بهزاد نبوی ها بیش از این حمایت نکرد؟ مگر آقای هاشمی از خانواده اش و بویژه فرزندانش و علی الخصوص مهدی هاشمی بیش از این حمایت نکرد و در حال حاضر نمی کند تا جایی که همه مردم متدین و مدافعان دیروزش را در برابر خود قرار داده؟ مگر آقای خاتمی از ابطحی ، گنجی و مهاجرانی بیش از حمایت احمدی نژاد از مشایی حمایت نکرد؟ انصاف دهیم با همه انتقادات وارد به مشایی به خاطر مواضع ناصواب و سخنان نابجایش، آیا مشایی احمدی نژاد ، قابل مقایسه با مشایی دیگران است ؟
این یادداشت هرگز به معنای تبرئه آقای مشایی ازانتقادات واردی که به او می شود، نیست. بدیهی است که ما از دولت زنده کننده جوهره حقیقی انقلاب، از دولت دینمدار ، از دولت انقلابی ، از دولت با این همه ویژگی مثبت، انتظار داریم تا مثل مواضع مشایی در آن شنیده نشود اما جبهه دلسوزان در کنار طرح انتقادات به حق نسبت به مواضع مشایی یا هر کس دیگر، نباید آنقدر به بزرگنمایی این موضوع بپردازند که از معایب دیگران غافل شوند و دیگر محاسن دولت را نببینند.

شاید همین مقایسه بین دوره های مختلف است که رهبر معظم انقلاب را مانند ما تا این حد نگران نمی کند . چندی قبل در خدمت رهبر معظم انقلاب – این سمبل صبر و بصیرت در دوران فتنه - بودیم که ایشان پس از شنیدن سخنان برخی از دوستان که اتفاقا بخشی از آن گلایه ها و انتقادات مربوط به موضوع همین یادداشت بود ، با آرامش و اطمینان کامل فرمودند:
در مورد دولت شاید این اشکالات وارد باشد اما باید جمعبندی کرد. اثبات و نفی نسبت به اشخاص باید ناشی از جمعبندی باشد. این به معنای آن نیست که نکته منفی نیست. من نگاه می کنم می بینم نقاط مثبت دولت ترجیح پیدا می کند. نهی از منکر و امر به معروف بکنید اما این بهانه ای نشود برای جدا کردن راه یا تعارض یا تخریب. بعضی یک نکته منفی در یک شخص یا دولت را دلیل قرار می دهند برای معارضه و دشمنی با او! برخی ایرادها کوچک هم نیست، شاید بزرگ هم باشد ، اما در جمعبندی باید ملاحظه کرد. به نظر ما در این جمعبندی نقاط مثبت دولت بر نقاط منفی غلبه می کند.
پس جمعبندی کنیم و به حرکت خودمان همسو با خطی که رهبری تبیین نموده حرکت کنیم که موضوع مشایی و حمایت احمدی نژاد از وی، در این پازل بزرگ ، بسیار کوچک است و ناچیز.


کلمات کلیدی: سیاست


نوشته شده توسط امین 88/11/5:: 11:30 عصر     |     () نظر

دروغ سبزپریشب سر مناظره برنامه روبه فردا خسته شدم . نه از برنامه ی رو به فردا . بلکه از تکرار چرندیات بی پایه و اساس و تکراری فرقه سبز که این بار توسط جواد اطاعت هویجوری می شد .
چقدر دروغ گفت . بی بی سی که بنگاه دروغ پراکنی جهانیه و نمی شه نگاهش کرد . حالا ما برای مقابله با bbc و نیز شنوندن! صدای مخالف مناظره راه انداختیم . اما 5شنبه برنامه رو به فردا شد بنگاه دروغ پراکنی برای این خدانشناس ها.
آقای یامین پور خواش می کنم ساز و کاری بچینید که هر کسی هر دروغی دلش خواست نتونه در رسانه ی ملی بگه . نمی دونم یکی دو نفر بگذارید پای اینترنت و دیتابیس های معتبر سریع و آنلاین در زمان پخش برنامه تا کسی اظفتنه سبزهار نظری کرد جستجو کنند و در همون برنامه تکذیبیه اش رو اعلام کنید.
این روند خطرناکه که دوباره این ها در این رسانه بیان و چیز چیز کنند . جو دوباره ملتهب می شه . ممنون
---------------------------------------------------
+ فرماندار شهرستان زرین دشت، امام جمعه شیراز و سرپرست راه آهن استان فارس با ارائه توضیحاتی در خصوص سخنان دیشب اطاعت در برنامه "رو به فردا " ، مطالب مطرح شده از سوی این اصلاح‌طلب را تکذیب کردند.
+ تکذیب گسترده ادعاهای جواد اطاعت از سوی مردم و مسئولان شیرازی
+ واکنش مسئولین قبلی و فعلی استان فارس به دروغ‌هایی که اطاعت گفت
+ دروغ که مالیات نداره
+ سبزها به مدت یک ساعت و نیم به آغوش نظام بازگشتند
+ من عذر می خواهم :)
+تکذیب‌های پی‌در پی سخنان جواد اطاعت


کلمات کلیدی: برداشت


نوشته شده توسط امین 88/10/26:: 10:51 صبح     |     () نظر

حدود دو ماه قبل جواد لاریجانی در نشست سراسری دبیران استانهای حزب موتلفه اسلامی گفت:  "اخیرا خاتمی حرفی زده است که قابل تامل است، وی گفته اگر اجازه ندهند مردم تجمع داشته باشند آنها می‌روند هسته عمل تشکیل می‌دهند. سوال این است که چه عملی است که باقی مانده آقایان انجام نداده اند، به عقیده من رویکرد جدید آنها ترور و خشونت است. یعنی آنها به همان نقطه‌ای رسیده اند که منافقین رسیده اند. "

فضایی که فرقه ی سبز پس از انتخابات ایجاد کرد باعث شد جریان های معاند دوباره زنده شوند و اصلا فرقه سبز نیز خود به یکی از این جریان ها تبدیل شد . فضایی که به مقابله با نظام مقدس جمهوری اسلامی کشیده شد و تمامی ارکان آن از قوای سه گانه گرفته تا اصل ولایت فقیه مورد حمله قرار گرفت . همانطور که دکتر لاریجانی پیش بینی کرده بود دوم خرداد وارد فاز ترور شد .
مسعود محمدیتسخیر مواضع نظامی که در روز های پس از انتخابات و در جریان حمله به یکی از پایگاه های نظامی در غرب تهران اغاز شد در همان ابتدا شکست خورد ولی ترور های مختلفی که فرقه ی سبز کلید زده بود یکی پس از دیگری انجام شد ازجمله کشته شدن نداآقاسلطان و خواهز زاده موسوی در مکانی خارج از تجمعات غیرقانونی ...
اما با پایان یافتن ظرفیت برگزاری تجمعات غیرقانونی که پس از تجمع بزرگ عاشورائیان صورت پذیرفت ، فرقه سبز وارد فاز ترور شد و امروز با بمبی که توسط کنترل از راه دور منفجر شد مسعود محمدی یکی از دانشمندان هسته ای کشور جلوی در خانه اش به شهادت رسید.
انجمن پادشاهی ایران که طبق اعترافات دستگیرشدگان این انجمن، مسئولیت آموزش برخی تحرکات در این تجمعات را برعهده داشته با برعهده گرفتن مسئولیت این ترور اعلام کرده که محمدی در حوادث اخیر به عنوان لباس شخصی نقش مؤثر و فعال داشته است.

محل ترور

به این صورت مسائل پس از انتخابات با رهبری فرقه سبز به سمت ترور کشیده شده و دوم خردادیها به سرنوشت منافقین دچار شدند .البته منافقین قدیم ، متفکران و رهبران دینی را هدف گرفته بودند و منافقین امروز مغز های علمی را چرا که امروز پازل علمی کشور در حال تکمیل شدن است. درست است که این ترور توسط اعضای فرقه سبز انجام نشده اما طبق نظر کارشناسان دلیل بروز چنین حادثه ای ظرفیتی است که این فرقه در چند ماه اخیر در کشور برای ایجاد ناامنی ایجاد کرده است. اما سوال اینجاست که ایا از ترور نیز سطح بالاتری داریم ؟ آخرین و خطرناکترین مرحله ای که این فرقه به آن رسیده ترور است و معلوم نیست فتنه ی سبز با قربانی کردن چه کسانی می خواهد راه خود را ادامه دهد .
صبر مردم در برابر این حوادث تا چه اندازه ای است ؟ 

----------------------------------------
دوم خردادیها به ترور روی می آورند
جریان فتنه فضا را برای ضدانقلاب به منظور انجام ترورهای ناجوانمردانه فراهم کرد


کلمات کلیدی: برداشت


نوشته شده توسط امین 88/10/22:: 4:18 عصر     |     () نظر

 حضور میلیونی عاشورائیان دو روز بعد از هتک حرمت مقدسان توسط سبزی ها ، مرحمی بر دل داغداران گذاشت . در این میان برای من چند نکته قابل توجه بود .
- از زمان شعله ور شدن آتش فتنه یعنی بعد از انتخابات ، تا دفع کامل آن که 9 دی بود ، مدت زمان بسیار کوتاهی گذشت . یعنی شبهه پراکنی و هجمه ی 16 ساله ی اصلاحات و بعد 4 سال تهمت و لجن پراکنی و سپس انتخابات 88 و انداختن یک کبریت بر روی هیزم ها و بنزین ها آتشی بود که هاشمی قبل از انتخابات آن را وعده داده بود. اما در مدت زمان شش ماه ملت تمام فتنه ها را خاموش کرد .
- اگر کمی به عقب تر بازگردیم می بینیم که نمونه ای از بصیرت و حرکت مثبت مردم ایران بود . سراسر این سالها و لحظه لحظه ی آن سرشار است از از خود گذشتگی مردم عزیز مخصوصا پابرهنگان که الحمدلله در دولت نهم نتیجه ی پایداریپون رو دیدند و اندک خدمتی از سوی نظام تقدیم این سرمایه های انقلاب شد.
- انقلاب اسلامی در این 30 سال یک دانشگاه بزرگ بود به وسعت ایران و دانشجویان به تعداد مردم آن . هر کسی در این عاشورای همیشگی و این حرکت حسینی و جهاد و قیام همگانی در جایی در حال آموزش دیدن است . تمام کلاس های این دانشگاه در زمینه های عمومی و تخصصی و اختیاری و در هر رشته ای می آموزد چه چگونه یک منتظر خوب باشیم .

کارگری در کارخانه عرق می ریزد و می آموزد ، دانشجویی سر کلاس درس تخصصی خود به زحمت می افتد و می آموزد و ...هر کسی به نحوی در مبارزه ی عظیم ملت ایران در برابر شیاطین شریک شده بود . و 22بهمن هر سال ، انتخابات ، 9 دی و هر پیشرفتی نماد این مبارزه و پیشرفت روحی ملت است. 

 حالا مستضعفین جهان وارد این مبارزه و قیام برای خدا شده اند . یک نمونه اش سخنان امروز هوگو چاوز ، رئیس جمهور ونزوئلا است که اعلام کرد : "برای فائق آمدن بر مشکلات جهانی این وظیفه ماست که پرچم مسیح(ع) و پرچم محمد(ص)، برابری، عشق، عدالت و پرچم انسانیت، عمیق‌ترین و واقعی‌ترین انسانیت را به اهتزاز در آوریم. "

مبارزه با استکبار یک هدف واحد در سرتاسر جهان دارد و آن تحقق حاکمیت یکتاپرستی به رهبری امام عصر(عج) است.

هوگو چاوز
چاوز : وظیفه ماست که پرچم محمد(ص) و مسیح(ع) را به اهتزاز در آوریم

---------------------------------------------------------------------
+ پدر سید محمد خاتمی قبلا از غرب زدگی پسرش سخن گفته بود . این مطلب رو از چند جا شنیده بودم ولی منبعی برای ذکرش نداشتم . آیت الله خزعلی این مطلب رو نقل کرده اند که لینکش رو اینجا می گذارم : آیت‌الله روح‌الله خاتمی: پسر من غربزده است!


کلمات کلیدی: شیعه


نوشته شده توسط امین 88/10/14:: 11:49 عصر     |     () نظر
<      1   2   3      >