چند سال قبل وقتی در یکی از میهمانی های ماه مبارک رمضان، بعد از پخش یکی از مهمترین قسمت های سریال اغما، یکی از دختر بچه های فامیلمون رو دیدیم که توی صحبتهاش گفت : من به حرف شیطون گوش می دم آخه می ترسم من رو بکشه ...
خیلی جا خوردم . از اینکه صداوسیما تونسته بود در ماهی که شیطان در قل و زنجیر است نقش او را در جامعه به خوبی ایفا کند . از این جا خوردم .
اینکه شیطانی که جز برای معدود افرادی در طول تاریخ (مانند انبیا) به شکل انسان در نیامده اما این مسئله اینقدر به زعم صداوسیما فراگیر است که سالهای اخیر برای او مهمترین سریال مذهبی خود را کنار گذاشته مسئله ساده ای نیست . از او یک فرشته بود تا سریال اغما تا همین سریال سقوط یک فرشته ما با چنین شیاطینی مواجه هستیم که بر خلاف شیطان واقعی اتفاقا رقیب خدا و با قابلیت دخل و تصرف در دنیا ظاهر شده اند .(+ + + )
وقتی در سریال اغما ، الیاس که همان شیطان بود توانست به راحتی سبب مرگ یک نفر شود قطعا دختر بچه ای که ابتدای مطلب مثال زدم و مخاطب این فیلم بود را به این نتیجه می رسانه که شیطان می تواند کسی را که دوست ندارد از بین ببرد . و اتفاقا جالب است که این دختر بچه سریعا به این نتیجه رسیده که باید از شیطان تبعیت کند ...
به خدا من نمی دونم اگر شیطان پرستان می خواستند در کشور نفوذ کنند و کلاس و پارتی برگزار کنند چند سال طول می کشید تا بتونند یک دختر 5 ساله را شیطان پرست کنند ! اما صداوسیما به راحتی این کار را کرد . من چند سال این قصه و غصه رو توی دلم نگه داشتم چون مطمئن بودم در خیل انتقادات از صداوسیما به چشم نمی آید .
امسال که دو پسر بچه به تاثیر از سریال های ماه مبارک رمضان خود کشی کردند جرات کردم این قصه را تعریف کنم ....!!!
آخه اون دختر بچه فامیل ما که نمیاد مراسم شیطان پرستی برگزار کنه و رسما اعلام بی دینی و ارتداد کنه . برای همین باید چند سال صبر کنیم تا سیر سقوط سریال های دینی صداوسیما اینقدر ادامه پیدا کنه تا این افتضاح امسال پیش بیاد ... تا مردم تاثیر این سریال ها رو به چشم ببینند ...
این تصویر پسربچه ای است که برای دیدن دنیای پس از مرگ با الگو گیری از سریال 5 کیلومتر تا بهشت خودکشی کرد
و پسربچه دیگری که به تقلید از سریال سی امین روز برای دیدن کمک فرشتگان خود کشی کرد .
واقعا اگر میشد تصویر اون دختر بچه رو کنار این دو تا به عنوان قربانی این فیلمها بزنم حتما این کار رو می کردم . اما مطمئن هستم اون بچه الان به خاطر خانواده خوبی که داره تونسته تاثیر منفی این فیلم ها رو خنثی کنه .
شاید بشه گفت صداوسیما بنیان گذار فیلم های ماورایی است . بعد از سریال هایی که با این مضامین پخش کرد و شیطان را با قابلیت دخل و تصرف به صورت گسترده در دنیا نشان داد آن وقت بود که ملک سلیمان بر پرده های سینما رفت و وقتی این فیلم به اصطلاح ماورایی تصویری از دخل وتصرف نیروهای شیطانی را به تصویر کشید هیچ کس اعتراض نکرد . وقتی جادوگران به راحتی همسر سلیمان نبی را از راه دور و با یک اشاره و به کمک شیطان کشتند هیچ کس به این فیلم اعتراض نکرد . چون قبلا صداوسیما این مطالب را عادی کرده بود و البته شاید هم نه فقط در محتوا بلکه در سیاست گذاری هم ارتباطی بین این این فیلمها وجود داشته باشد.
حالا جالبه در برنامه این شبها مشاور مذهبی سریال "سقوط یک فرشته" را می آورند میبینیم عجب این آدم نه تنها کارشناس مذهبی نیست بلکه به خاطر داشتن سابقه مدیریتی در صداوسیما و نوشتن یک کتاب عشقی دینی! شده کارشناس مذهبی مجری برنامه هم میگه چون ایشون قبلا مدیر شبکه چند بوده و مخاطب رو میشناسه میتونه فیلم دینی مخاطب پسند بسازه !!!!!!!!!!!!!. اونوقت تازه همین به اصطلاح کارشناس مذهبی هم توی برنامه چند بار میگه من کارشناس این مسائل نیستم من شیطان شناس نیستم! ... آخه یکی نیست بگه برادر عزیز شما که خودت اعتراف می کنی کارشناس نیستی چرا به عنوان کارشناس مذهبی یک فیلم با موضوع شیطان شناسی همکاری میکنی.
به هر حال فیلمهایی که ما میبینیم به هیچ عنوان مصداق سینمای دینی نیست . بلکه دین رو به صورتی مخاطب پسند و بلکه سینمایی در آورده است . البته ما منکر توان ساخت فیلمی دینی و مخاطب پسند نیستیم اما وضع موجود هنوز نتوانسته به این ایدآل دست پیدا کنه .
الحمدلله اکنون با وجود اساتیدی همچون آقایان عباسی و مستغاثی و حجت الاسلام پناهیان شیوه های ساخت فیلم هایی با ساختار اسلامی در حال تدوین است اما این هم مهم است که صداوسیما چقدر به ایده های این اساتید پایبند باشد . صداوسیما در اقدامی قابل تقدیر برنامه هایی مانند دیروز امروز فردا ، راز و گره را روی آنتن برد . اما فقط حرف زدن کاری را درست نمی کند . چه بسیار ایده های نابی که در برنامه گره مطرح شد اما ای کاش صداوسیما این ایده های ناب برای زندگی اسلامی ایرانی را در سریال های خود بازتاب می داد . چه روشهای قشنگی برای زندگی که در برنامه به سمت خدا مطرح نشد اما کاش این روش ها در تک تک برنامه های سیما جلوه گر می شد . به هر حال این فرصتی خوبی است که صداوسیما به حرف هایی که در برنامه های ویژه خود زده می شود عمل کند.
انشالله
یا علی
کلمات کلیدی: بصیرت دینی
آمنه بهرامی که به خاطر اسید پاشی پسری کور شده هم اکنون مهمان برنامه ماه عسل است و شبکه سه داره نشونش میده ، اما توی سه ماه گذشته سه تا روحانی به خاطر نهی از منکر و نجات دادن دختر مردم از دست همین افرادی که اسید می پاشند و اگر بتوانند به جای اسید پاشی طرف مقابل را می دزدند، سه روحانی ، در سه ماه ، کور شدند ... اما صداوسیما کجاست ؟
حجت الاسلام سید محمود مصطفوی (اردیبهشت ) یک چشم نابینا ، حجت الاسلام فرزاد فروزش (خرداد) یک چشم نابینا و حجت الاسلام علی خلیلی (تیر ) هم اکنون بستری است و با دستگاه تنفس می کند
دیگه دوست ندارم چیزی بگم . ما از صداوسیما انتظار عکس العمل و ساخت فیلم و کلیپ در مورد ندا اقا سلطان نداریم . همینجوری عادیش صداوسیما خوابه خودی ها رو نمی تونه جمع کنه. الان از کلاس دکتر عباسی برگشتم . آقای عباسی حسابی داغمان را در مورد رسانه و فرهنگ و سینما و تلویزیون تازه کرد . چی بگم.
یا علی (ع)
کلمات کلیدی: برداشت
منافقین با نفوذشان از پولس گرفته تا سرجون بزرگترین تحریفات تاریخ را ایجاد کردند .و این شقی ترین انسان ها انبیا و امامان علیهماسلام را به شهادت رساندند و آخرین و بزرگترین مبارزه هم با همین منافقین خواهد بود ... سید مرتضی گفته بود "آخرین مقاتله ما ، به مثابه سپاه عدالت ، نه با دموکراسی غرب که با اسلام آمریکایی است" و این اسلام آمریکایی همان جبهه نفاق است . آمریکایی که در لباس اسلام امده است ...
و اما این نفاق محل پرورش شقی ترین انسانهاست همانطور که پیامبر(ص) به حضرت علی (ع) فرمودند : " اَینَ اَنا یومٌ یضربک اَشقَی الاخَرین عَلی رَاسِکَ وَیخضِب لِحیَتکَ مِن دَم راَسک "
و چه لذتی دارد مبارزه برای خدا با شقی ترین ها ... به خدای کعبه رستگار خواهیم شد انشالله ...
کلمات کلیدی: بصیرت دینی
اگر یادتون باشه بهار سال قبل(+) بعد از پخش سریال "زن بابا" مطلبی در بلاگم نوشتم و از وجود چندین شوخی و لطیفه مستهجن در این سریال انتقاد کردم . یادمه از نمایندگان مجلس گرفته تا خود فیلسمازان هم اون موقع از صداوسیما به همین دلیل انتقاد کردند( + + ) . حالا هم سریال ساختمان پزشکان و باز هم شوخی های مبتذل اما در ابعاد گسترده تر .
چند وقت پیش جناب مهندس ضرغامی در یک سخنرانی اشاره کرد که یک بنده خدایی رفته بود دیدن رایس و ایشون رو بغل هم کرده بود . جناب مهندس همینطور که می خندید گفت: ما گفتیم این بنده خدا فداکاری کرده و باید سختی کار هم بهش داد ! این صحبتها اینقدر زشت می نمود که صدای "صرفا جهت اطلاع" خود صداوسیما را در آورد (+) و از اقای ضرغامی بخاطر این صحبتها گلایه کرد که این حرف ها یعنی چی اون هم بین نوجوانها!
فکر می کنم اگر مدیر یا کارگردانی حرفی می زنه یا فیلمی میسازه به اون اعتقاد داره .اصلا فیلمساز اگر به چیزی اعتقاد نداشته باشه نمیتونه اونو خوب از آب در بیاره . اگر در مطلب قبلی وبلاگم اشاره کردم که ساختمان پزشکان سبک زندگی غربی رو رواج میده خب احتمالا از تولیدکنندگان تا مدیران صداوسیما، توی خونشون به همین سبک زندگی می کنند که این سبک رو ملی فرض کردند و براش سریال ساخته اند ! اگر در سریال های صداوسیما شوخی های غیراخلاقی میشه شاید این شوخی ها برای مدیران و در راس آن آقای ضرغامی حل شده باشه و شاید اصلا خودش هم از این شوخی ها می کنه ! ( رجوع شود به اولین خط این پست !)
در مطلب قبلی وبلاگ (+) به برخی موارد مبتذل در سریال ساختمان پزشکان اشاره کردم لینک شدن مطلب در مجله اینترنتی پارسی بلاگ و بعد هم مشرق نیوز(+) و سایت های دیگر سیل 150 کامنتی رو روانه این مطلب کرد بعضی از کامنتها در جهت تایید و بعضی در جهت رد مطلب بود . اما برخی نکات و شبهاتی رو مطرح کردند که لازم دیدم یک بار دیگه در این مورد به روز بشم .
بعضی اشاره کرده بودند که سریال مطالب مبتذلی مانند توجه بیش از حد اقایان به خانمها رو مطرح کرده اما به قصد نقد، چرا که ما در جامعه امثال این مطالب زیاد داریم.در اینجا باید چند نکته رو متذکر بشم .
ببینید فیلم به دو دلیل قصد نقد نداشته یکی به این دلیل که برخی رفتارها رو به صورت نرم به شکل سبک زندگی به بیننده تحویل داده مثل راحت بودن ناصر با زن داداش خودش .
این نکته بارها و بارها نشون داده شده و اصلا سبک زندگی ناصر شده و هیچ نقدی هم در فیلم صورت نگرفته . نکته بعدی اینکه توجهی زیاد مردها به زنان که تبدیل به دختربازی شده خیلی اوقات به صورت جوک توی این سریال مطرح شده. اگرفیلم قصد نقد این رویه را داشت هیچگاه از این ابزار در جهت خنداندن صرف استفاده نمی کرد و به بیان ایرادات اون می پرداخت.
این که نیما یعنی گودمن فیلم در مواقعی که به شکلی دختربازی در فیلم روی می ده اعتراض نمی کنه (برخلاف دیگر مواقع که در صورت دیدن هر اشتباهی سریع موضع گیری می کنه) این نشون می ده این سریال دختربازی را نقد نمی کنه بکه داره به صورت طنز و بیان جوک به اون دامن می زنه . نمونه های این رفتارها رو در مطلب قبلی توضیح دادم که اکنون فرصت پرداختن به اونها نیست .
بگذارید یک مثال عینی بزنم .در یکی از قسمت های قبلی ساختمان پزشکان ، فرید (پدر نیما) دوست نیما رو تنهایی برد خونشون درها رو بست پشت درها وسیله ای گذاشت که باز نشن پرده ها رو انداخت و دوست نیما همینجور تعجب می کرد و می ترسید و به فرید می گفت این کارها برای چیه فرید رفت تشک و بالشت آورد و به او گفت بیا این رو بشن و دوست نیما همینجور عرق می ریخت و میگفت چرا نه نمی خوام ...تا آخر سر فهمید فرید می خواست از توی تشک پول در بیاره .(+)
بعضی از دوستان مخصوصا بعد از اشاره ساختمان پزشکان به همجنسگرایی در این قسمت ابراز کردند دیگر با خانواده نمی تونن بشین و این فیلم ها رو نگاه کنند. این میشه سبک زندگی غربی . اگر قالب غالب خانواده های ایرانی را رعایت نکنی یعنی داری سبک زندگی را عوض می کنی .
در قسمت قبل اشاره کردم این فیلم نوعی از فمینیسم را ترویج می کند آزادی جنسی فروید را تبلیغ می کند و اشاره غیر مستقیم به زنا دارد . اما به نظر می رسه هنوز برای بعضی موضوع روشن نشده . وقتی نازنین در یکی از قسمتهای فیلم رسما می گوید من فمینیسم هستم ، وقتی یوگا کار می کند وقتی نیما تصویر فروید را به دیوار می زند و اعلام می کنه فروید قهرمان اوست . این همه بیان مستقیم واقعا جای سوالی را باقی می گذارد ؟!
اما دیشب باز هم با کمال تعجب شاهد ظهور یک تصویر عجیب دیگر در این سریال بودم . تابلویی در کافی شاپ این سریال نصب شده بود که باز هم در شکل و محتوا سبک زندگی غربی را نشان می داد . تابلوی "آفرینش آدم" که میکلانژ از تورات(عهد عتیق) ، قسمت سفرپیدایش 1/26 الهام گرفته و خدا را به تصویر کشیده که دست خود را به سمت حضرت آدم (ع) دراز کرده . این تصویر از نقوش معروفی است که بر روی سقف کلیسای سیستین، اقامتگاه رسمی پاپ در واتیکان، دیده میشود. (+)
تابلوی آفرینش انسان در کلیسای واتیکان . البته مجبور شدم قسمتهاییش رو حذف کنم!
البته حتما قحطی تابلو بوده که تابلویی که کاملا برهنه بوده و ترویج مسیحیت می کنه را انتخاب کردند و قسمتی از اون رو در فیلم استفاده کردند. فکر می کنم رسانه ما باید اول مستهجن نباشه بعد رسانه ملی بشه بعد رسانه مذهبی بعد ملی مذهبی ! بعد تحول شود و یک رسانه انقلابی و اسلامی درست شود ! مدیران عزیز صداوسیما که دوست دارید رسانه ملی داشته باشید ، شما با ربع پهلوی که ملی است چه فرقی دارید اگر اسلامی نباشید ؟ تصویر برهنه کلیساهای غربی به چه درد ما می خوره . واقعا دست صداوسیما درد نکنه که اسم عورت نمی آورد و غیرمستقیم به اون اشاره می کنه ممنون که رسما تبلیغ همجنسگرایی نمی کنه و فقط به اون اشاره می کنه . خیلی ممنون که تصویر حضرت آدم به صورت کاملا برهنه را نشان نمی دهد و این تابلو را به صورت سانسور شده تبلیغ می کند. خوب چون این رسانه ملی است !!! واقعا نمی دونم ترویج و تقدیس مسیحیت ، زندگی غربی، فمینیسم، همجنسگرایی و آزادی جنسی در ساختمان پزشکان با چه توجیهی صورت می گیرد ؟
شهید مطهری (+) در نقد آزادی جنسى غرب و در رد نظریات دانشمندان غربی مى فرماید : امیال انسان اشباع ناپذیراست ، اشتباه فروید و امثال او در این است که پنداشته اند تنها راه آرام کردن غرائز , ارضاء و اشباع بى حد و حصر آنها است. اینها فقط متوجه محدودیتها و ممنوعیتها .................... اصلا این مطالب را برای کی دارم میگم؟ مدیران صداوسیما که خودشون اینها را می دانند ...
یا علی
---------------------------------------------------------------------------
+ نقد بعضی از عملکردهای صداوسیما به معنای نفی کامل اون نیست . وظیفه ماست که بعضی از حرکاتی که در شان رسانه ملی نیست را گوشزد کنیم . قطعا بسیاری از سریال هایی که به آن اشاره نشده قابل تقدیر است .
کلمات کلیدی: زندگی اسلامی
از روز اولی که سریال ساختمان پزشکان شروع شد احساس کردم سبک زندگی یا همون Life Style این فیلم با خانواده های ایرانی نمی خونه . همون شب های اول شاخ در آوردم .چیزی که این سریال بر روی اون اصرار داره : اشاره غیرمستقیم به زنا !
مثلا اگر توی فیلم دقت کرده باشید همیشه وقتی نیما و نازنین توی خونه هستند یا وقتی یکی تنها توی خونه است برادر نیما یا مادر پدرش همینجور در رو باز می کنند و میان تو !
برای کسانی که با مسائل فرهنگی سر و کار دارند روشنه که این یک فاجعه است . یک فاجعه .
همون قسمت های اول این سریال اگر یادتون باشه برادر نیما (یعنی ناصر) از زندان آزاد شده و اومده بود خونه نیما . حالا چه جوری اومده بود ؟ نیما بیدار شد دید ناصر نشسته توی خونشون داره یک چیزی می خوره ! زن نیما هم توی اتاق دیگری خوابیده بود . حالا نیما میخواست بره سر کار ولی ناصر اصرار داشت من می خوام بمونم خونه و زن داداشم رو ببینم و نیما میگفت حالا برو خونه ی بابا من شب اومدم بیا ببین ولی ناصر اصرار داشت بمونه توی خونه تا نازنین بیدار بشه و ببینتش . البته قربون صدقه های نازنین و ناصر در قسمت بعد و اینکه نازنین چقدر ایشون رو قبول داره هم در ادامه همین اصرار ها بود.
توی فیلم بارها و بارها نازنین توی خونه تنها بود و ناصر همینجور در رو باز کرد اومد تو . البته در قسمت های بعدی برای اینکه رد گم کنه نشون داد بقیه مانند مادر شوهر نازنین هم همینجوری میان تو و مثلا راحت میرن سر یخچال و می خواست این عادت بد رو نقد کنه !
یا بارها و بارها و بارها منشی خنگ دکتر نیما افشار از صحبت های عادی افشار و همکارش برداشت بد کرد که اینا می خوان باهاش رابطه برقرار کنند و با گفتن جملاتی همچون واه واه ، اقا برو اون طرف تر وایسا ، دیگه چی؟ و ... فضای طنزی به این مسئله داد . در هر قسمت از این برنامه اتفاقاتی رخ داده که انگار مردها به زن ها نظر دارند .
هر چی فیلم جلوتر می ره این لایف استایل شیطانی بیشتر رخ می نماید . مگر فارسی وان چه کرد که مردم دیگر بهش اقبال نکردند ؟ مگر فیلم های آمریکایی چه می کنند ؟ اول با سبک زندگی مخاطب شروع می کنند و آرام ارام در یک براندازی نرم سبک خود را جایگزین می کنند .
چندی پیش و قبل از نمایش این سریال در مورد توقف ساخت آن و بعد توضیح صداوسیما و اصلاحات زیادی که در این فیلم صورت گرفته مطالبی منتشر شد که نشان از وجود اشکالات فراوان در این فیلم دارد .
البته این ایراد متوجه علوم انسانی غرب زده ما است و تنها بخشی از زندگی سکولاری که متاسفانه روانشناسان امروزه به آن دامن می زنند در این فیلم نشان داده شده است . از رفتار و برخورد زننده افراد در این فیلم (همانطور که اشاره شد) گرفته تا تصاویر و دکور و طرز لباس پوشیدن کاراکاتر های فیلم .
اصلا فکرش را نمی کردم تصویر فروید منحرف را بر روی دیوار خانه قهرمان یک فیلم در صداوسیما ببینم حتی در یکی از قسمت ها نازنین به نیما گفت که مگر فکر کردی فروید هستی ؟ من واقعا نمیدونم تقدیس فروید با چه توجیهی در این فیلم انجام می شود ؟
وقتی در جلسه نقد این فیلم یکی از حاضران در فرهنگسرای رسانه به تابلوی عکس فروید در مطب نیما اشاره کرد مهراب قاسمخانی در پاسخ به آن گفت: نیما شخصیتی است که میتواند عکس فروید را به دیوار اتاقش بزند و کاملا متضاد با آن عمل کند !!!!!!
واقعا چه توجیه خنده داری ...
همچنین عکسی از عروسی نیما و نازنین بر روی دیوار خانه نیما نصب شده است که نازنین با لباس عروس و نیما با لباس داماد در آن به چشم می خورد . اما جالب است که نیما دستان خود را شبیه سگی که نشسته باشد جلوی سینه اش قرار داده . این هم از همان تفکرات منحرفی است که متاسفانه در حال رسوخ کردن است و البته روانشناسی غربی با آن هیچ مشکلی ندارد .تفکری که بر رابطه ای جدید و ضد دینی بین زن و مرد اشاره داشته و حکومت زن بر خانه و مسائل زناشویی را تبلیغ می کند و سگ بودن مرد به نشانه ی فرمانبرداری او از زن نماد این تفکر است .
همانطور که اشاره کردم سبک زندگی تنها به ارتباطات اعضای خانواده با هم و با دیگران محدود نمی شود . تمامی چیدمان وسایل خانه و تابلو ها و رنگ های به کار رفته جای تحلیل و نقد دارد . اگر دقت کرده باشید در خانه و محل کار نیما افشار تصویر گورخر !!! روی دیوار نصب شده و قابهایی با تصاویر نامفهوم و رنگارنگ نیز وجود دارد . روی میز هم دکورهای عجیب و غریب وجود دارد . اگر بهانه بیاورند که فیلم طنز است و تصویر گور خر در چیدمان خانه نیما به این دلیل وجود دارد چندان عقلانی به نظر نمی رسد . چرا که در قسمت های جدی خانه تصویر اسطوره نیما یعنی فروید نصب شده . همچنین در خانه پدر نیما (فرید) نیز تابلوهایی با تصاویر مینیاتور و سنتی و همچنین تصاویر شکار رفتن فرید و سر حیواناتی که شکار کرده نصب شده پس این فیلم طنز نمی خواهد هجو باشد . پس بنابراین دکور خانه نیما وفرید فضایی کاملا سکولار را در کنار رفتار ها به بیننده نشان می دهد .
حالا بگذریم از تبلیغ آیروبیک و مسخره کردن رابطه ایران با ونزوئلا و رئیس دفتر رئیس جمهور و افتتاح طرح های عمرانی و ... در این فیلم روانشناسی و طنز و مستهجن !
هر روز که از این برنامه میگذره به نیت سازندگان آن بیشتر شک میکنم . بخش اصلی قسمت پریشب سریال (سه شنبه)بر اصرار و علاقه ی فرید و ناصر برای شرکت در جلسه دختران جوان در کافی شاپ بود . دیشب هم بارها و بارها به خانم دکتر جوان و عشق افراد خانواده از ناصر گرفته تا فرید به اون دختر اشاره شد .
طنزی که به لجن کشیده بشه همین میشه . هیجان افراد خانواده وقتی خانم دکتر جوان و ادا و اطواری وارد میشه: دوست نیما(هومن ملکی) از رفتن پشیمون میشه . نیما که قبل از این سعی می کرد زنش رو نگه داره حالا میگه پس چرا نمیری برو دیگه! . زنش هم میگه من می مونم تو نمیتونی پذیرایی کنی . فرید با صدای خانم دکتر و نازنین با یک آهنگ ملایم آرام ارام بیدار میشه و وقتی دو تا خانم جوان رو بالای سرش میبینه میگه من الان توی بهشتم ؟!!! . هومن که از رفتن پشیمون شده سریع میاد به خانم دکتر کمک کنه . ناصر هم مثلا به این خانم علاقه مند شده و از باباش (فرید) می خواد توی این وضع براش خواستگاری کنه . فرید وقتی احتمال میده زنش مرده داد و هوار راه می اندازه و از خانم دکتر می خواد پیشش بمونه و ازش مراقبت کنه . وقتی زن فرید از راه می رسه صدای خنده ی فرید که با خانم دکتر توی اتاق هستند به گوش می رسه و زن فرید رو عصبانی می کنه ...
اگر این سریال یک روز را بدون دختربازی نگذرونه روزش شب نمیشه . عجب نویسندگانی ، عجب کاگردانی ، عجب فیلمی ... ببخشید لاابالی یعنی چی ؟
حال آدم به هم می خوره . برای صداوسیما متاسفم
------------------------------------------------------------------
+بفرمایید تحویل بگیرید : ماجرای دکتر نیما و پشت صحنه مبتذل یک تئاتر . خیلی خنده داره با دعوت خود صدا وسیما می خوای بری اونجا باید اینقدر وایسی تا جدوآبادت رو آفیش کنن اینقدر امنیت این صداوسیما بالاست ، اونوقت این بازیگر های مبتذل به این راحتی توی قلب صداوسیما جا دارن .
+ این مطلب در مشرق / 598 / ارم / بولتن
کلمات کلیدی: برداشت