حالا بايد جدى بگيريد مسائل را، از آن هزل و شوخى و عرض مىكنم كه مسائل غيرجدّى برگرديد به آن مسائل جدّى، مملكتتان را اداره كنيد؛ خودتان بايد اداره كنيد. دستگاه تلويزيون يا دستگاه راديو كه آموزنده بايد باشد، قدرت بدهد به جوانهاى ما، جوانهاى ما را نيرومند كند،
نبايد دستگاه تلويزيون جورى باشد كه ده ساعت موسيقى بخوانند.(الان راديو پيام که همش موسيقي شده!) جوانى كه نيرومند هست از نيرومندى برگردانند به يك حال خُمار و به يك حال خَلْسَه، مثل همان ترياك مىماند اين هم اينقدر با او فرق ندارد، اين يك جور.
خلسه مىآورد، آن يك جور خلسه مىآورد. اينها بايد تبديل بشود. اگر بخواهيد مملكتتان يك مملكت صحيح باشد، يك مملكت آزاد باشد، يك مملكت مستقل باشد، مسائل را از اين به بعد جدّى بگيريد. راديو و تلويزيون را تبديلش كنيد به يك راديو و تلويزيون آموزنده، موسيقى را حذف كنيد. نترسيد از اينكه به شما بگويند كه ما موسيقى را كه حذف كرديم كهنه پرست شديم! باشد ما كهنه پرستيم! از اين نترسيد. همين كلمات نقشه است براى اينكه شماها را از كار جدى عقب بزنند .
موسيقى در راديو- تلويزيون.
اينكه مىگويند كه اگر چنانچه موسيقى در راديو نباشد آنها مىروند از جاى ديگر مى گيرند موسيقى را، بگذار بگيرند از جاى ديگر، شما عجالتاً آلوده نباشيد؛ آنها هم كم كم برمى گردند به اينجا. اين عذر نيست كه اگر موسيقى در راديو نباشد، آنها مىروند از جاى ديگر موسيقى مىگيرند. حالا اگر از جاى ديگر موسيقى بگيرند، ما بايد به آنها موسيقى بدهيم؟! ما بايد خيانت بكنيم؟! اين خيانت است به يك مملكتى، خيانت است به جوانهاى ما. اين موسيقى را حذفش كنيد بكلى، عوض اين يك چيزى بگذاريد آموزنده باشد. كم كم مردم را و جوانهاى ما را عادت به آموزندگى بدهيد؛ از آن عادت خبيثى كه داشتند برگردانيد. اينكه مىبينيد كه جوانها اگر اين نبود مىروند سراغ موسيقى ديگر، براى اين كه اينها عادت كردند! اين شاهد بر اين است كه جوانهاى ما فاسد شدند. الآن ما موظّفيم كه اين نسلى كه فاسد شده برگردانيم به صلاح و نگذاريم اين كوچكهاى ما فاسد بشوند، اينها را جلويش را بگيريم، بايد جدّ باشد اين مسائل. اختلاط زن و مرد در اطراف دريا از همان نقشهها بوده است، بايد مردم جديّت كنند خودشان جلو بگيرند. و دستگاههاى انتظامى و حكومتها و اينها جلوگيرى بكنند، خود مردم جلوگيرى بكنند. راديو اين معنى را تبليغ بكند كه نبايد اين طور بشود، مفاسدش را به آنان بگويد ..
راديو و تلويزيون در خدمت آموزش و پرورش.
و همين طور راديو يك دستگاهى باشد براى آموزندگى، پرورش يك ملتى. با راديو و تلويزيون از همه چيز بهتر مىشود پرورش داد مملكت را؛ براى اينكه راديو و تلويزيون هم مُلّا و يك آدمى كه سواد دارد از او استفاده مىكند، هم آن كسى كه هيچ سواد ندارد؛ اما از دستگاههاى ديگر- مثل روزنامه و مجلّه- يك دسته مىتوانند استفاده بكنند، به يك جاى محدودى. الآن راديو و تلويزيون جورى شده است كه در همه جا الآن شما مىگوييد كه [راديوى] ما را چهار ميليون جمعيت [مىشنود]. راديوها و تلويزيون يك جورى شده است كه حالا همه قشرها مىبيند و مىشنوند. از راه سمع و بصر شما مىتوانيد خدمت كنيد به اين مملكت، چنانچه خيانت كردند به اين مملكت. راديو و تلويزيون از امورى است كه از همه چيز بهتر مىشود به آن آموزندگى داد، دستگاه را دستگاههاى مترقى كرد؛ و جوانها را با او تربيت كرد؛ براى اينكه همه گوش مى كنند، و همه جوانها گوش مىكنند و دهاتيها و روستاييها و آنها هم همه، هركس توانسته يك راديو پيدا كرده، و اگر نتوانسته، رفته منزل رفيقش و گوش كرده است ..
در هر صورت، اين دستگاهها بايد تبديل بشود، اگر بخواهيد مملكتتان بماند به دست خودتان. و اگر همان برنامهها باشد و همان بساط باشد، بدانيد كه حالا اگر نشود، بعد از چند سال ديگر دوباره برگشت به همان مسائل است، و دوباره بدبختى براى (1)) 58 (شما خواهد بود ..
ان شاء اللَّه خداوند همه را تأييد كند و همه ملت ما را بيدار كند و همه ملت ما به مصالح خودشان آشنا بشوند؛ و از آن نقشه هايى كه براى ما كشيدهاند ان شاء اللَّه مطلع بشوند و خنثى كنند آنها را ..
____________
(1)- فرزندان.
صحيفه امام، ج9، ص: 206