سلام . طبق نظر کارشناسان، هر انقلابی که در هر کشوری صورت میگیره 4 تا کار اساسی انجام میده . یکی کارهای نظامیه یکی کارهای سیاسی یکی اقتصادی و یک فرهنگی . اصول کار اینه که اول زیربنا و کار فرهنگی انجام بشه بعد چیزهای دیگه . اما چون دشمن قویست ودر مقابل ما ایستاده ،‌من قبل از اینکه بیام خونه ام رو زیبا کنم فرمش رو طوری درست کنم که خانوادم توش راحت باشه یا مرغی بگذارم اونجا که تخم مرغ رسمی بخورم ، باید اول اسلحه بگیرم برم سر خیابون نذارم دشمن بیاد چون اگه بیاد حیثیتم رو میبره دیگه نمیذاره رنگ تخم مرغ رو ببینم ، مجبورمون کردن که کار فرهنگی رو بذاریم آخر . به همین خاطر جمهوری اسلامی توی این سی سال بسیار پیشرفت کرده به اندازه دویست سال پیشرفت کرده اما در زمینه های نظامی و سیاسی و اقتصادی ، در کنارش کار فرهنگی هم کردن اما این کم بوده .
این که من بیام اینجا آمار و ارقام بدم از پیشرفت ایران دراین زمینه ها یک چیزه ، اینکه دشمن ما که در مقابل ایستاده از این واقعیات ابراز نگرانی کنه چیزه دیگست . مثلا چند ماه قبل سرهنگ آمریکایی دیوید هانت در گفتگو با شبکه فاکس نیوز گفته بود : ایران به تدریج به ابرقدرت تبدیل می شود و با وجود این گونه اقداماتش کسی نیست که پاسخگوی ایران باشد و در برابر آن بایستد.
این در شرایطی بود که در دوران رهایی ایران از جنگ نظامی در دهه هفتاد تهاجم فرهنگی و به تعبیر امام خامنه ای یک قتل عام فرهنگی آغاز شده بود . این قتل عام بر قسمتهایی از جامعه تاثیراتی گذاشت. به طوریکه به عنوان مثال تعداد دختران فراری در پایان این دهه 20 برابر شد .مهمترین دلیل این رفتار این بود که خانواده را به یک خانواده ی بحران زده تبدیل کرده بودند .این تهاجم تنها به یک سمت معطوف نبود روزنامه ها که مهمترین ابزار دشمنان شده بودند با استفاده از قلمهای خود بر این بمباران افزودند و به هر چیزی که توانستند حمله کردند . به عنوان مثال روزنامه ی ایران در زمان دولت آقای خاتمی در تاریخ سه شنبه 21 اسفند 80 با چاپ مقاله ای با عنوان بازنگری ، اقدام به توهین به نهضت عاشورا کرد و نوشت : آیا هنوز باید با همان برداشت های کهنه و مخدوش از این قیام به خیابانها بیاییم و بعد از خوردن ناهاری در ظهر عاشورا به خانه هایمان برگردیم؟ چرا حرفهایی که در این ایام زده می شود تکرار مکررات است و هرکس به فراخور خودش حرف و حدیث می سازد و به مردم می دهد؟ اصلا پس از گذشت این سالها چه ضرورتی دارد این قیام یادآوری شود؟  یا مثلا ماهنامه آفتاب به مدیر مسئولی عیسی سحرخیز (که قبل تر معاون آقای مهاجرانی بود) در شهریور سال 82 مقاله ای سراسر اهانت بار به قلم یک صهیونیست چاپ میکند و امام خمینی را دروغ گو قلمداد میکند ......... و این تنها یک نمونه از بسیار فعالیت های ضد فرهنگی بود که در دوران اصلاخات انجام گرفت.

مقام معظم رهبری بارها بر ضرورت کار فرهنگی تاکید میکردند که سخنان ایشان در مورد مهندسی فرهنگی نمود آنهاست . به عنوان مثال ایشان درسال 83 فرمودند : یکی از مهمترین تکالیف ما در درجه اول مهندسی فرهنگ کشور است .
حالا با روی کار اومدن دولت نهم که با شعار فرهنگی جلو اومد این فاز یعنی حرکت فرهنگی داره توی کشور انجام میشه .این وقتی مشخص میشه که رهبر معظم انقلاب در دیدار با اعضای هیئت دولت در تاریخ 04/ 06/ 86 فرمودند : "فرهنگ مانند هوا برای زندگی انسان اهمیتی حیاتی دارد و بسیاری از مشکلات جامعه با فرهنگ سازی حل می شود، بنابراین باید از بخش فرهنگ رفع مظلومیت شود و ضمن اختصاص اعتبارات لازم، فرهنگ عمومی و «عرصه ها و وسایل فرهنگی»، جهت گیری ارزشی بیابند"

بنابراین دستور رهبری بخش فرهنگ میرود که از درجه ی اهمیت پایین به مهم ترین بخش فعالیت های کشور تبدیل شود. و نمونه اش طرحهای مختلف فرهنگیه که داره به طور گسترده در سطح کشور و در سطوح مختلف اجتماعی انجام میشه و آموزشهایی که در این دوره ها داده میشه .

حالا امروز ما یک پیشرفت مثلا پیشرفت نظامی رو در رسانه هامون میبینیم و وقتی کاوشگر ماهواره ی ایرانی به فضا پرتاب میشه اشک از چشمانمون خارج میشه و هزاران مثال دیگه ، چند سال آینده انشالله در رسانه هامون نتایج پیشرفت های فرهنگی رو میبینیم .
چند ماه قبل مردی به یکی از مسئولین این طرحهای فرهنگی در یکی از شهرستانها مراجعه کرده بود گریه میکرد و با خوشحالی از اجرای این طرح تشکر میکرد و میگفت که زندگی اش بسیار زیبا شده و دیگه با همسرش مشکل نداره . اون مرد میگفت که من به جای همسرم در خانه نان میپزم و به او میگم که تو سر این کلاسها برو ...
بله ... گرچه پیشرفت در زمینه ی فرهنگی مثل پرتاب موشک قابل مشاهده نیست اما به دلیل زیربنایی بودن آن در تمامی عرصه های جامعه تاثیر خواهد گذاشت و سرعت پیشرفت ایران در همه ی زمینه ها چندین برابر خواهد شد .
کار فرهنگی دشمن و تهاجم فرهنگی آن در سالهای گذشته آن طور که باید نتوانست بر مردم ایران تاثیر بگذاره و اون هم به خاطر مجاهدت انسانهایی بود که اکثرا گمنام باقی مانده اند  فقط یک مثال عرض کنم و آن یک روحانی بود که شبها در حالیکه کودکش را روی زانوهایش تکان میداد تا بخوابد پای رایانه به تایپ و جواب دادن به شبهات در اینترنت مشغول بود ...
و این است نتیجه ی مجاهدت مردان و زنانی که در عرصه های مختلف در زیر پرچم نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران سالها سعی و تلاش کردند و به سوال معروف "شهدا ما بعد از شما چه کردیم" جواب دادند و با زجر ظاقت فرسایی که در این سالها کشیدند نشان دادند که به حق پای خود را جای پای شهیدان گذاشته اند ...
و اینک بزرگترین و موثرترین حرکت جمهوری اسلامی ایران آغاز شده است ...
فرهنگ ...   

حمایت دوباره ی آمریکا از اصلاح طلبان یادآور دوران سیاه اصلاح طلبی
هشدار رهبری به مردم در مورد این حمایت ننگین : مردم باید حواسشان جمع باشد

سلام . شاید همه ی شما دوران تلخ اصلاح طلبی رو به یاد داشته باشید . در مجلسی مثل مجلس ششم و دولتی مثل دولت آقای خاتمی . حمله ای که پس از سال های جنگ تحمیلی آغاز شد و رهبر انقلاب نیز آن را هشدار دادند تا اینکه در سال 71 خبر از یک قتل عام فرهنگی دادند زمینه ساز ورود اصلاح طلبان به عرصه ی دولتی شد و آن زمانی بود که دشمنان نظام در داخل دهان باز کردند و در هر مقامی که بودند چه در جایگاه دانشگاهی و چه در مقام و منسب حکومتی کثافات درون و آتش جهنم قلبشان را بیرون ریختند و به هر آنچه توانستند از خداوند و دین خاتم و تشیع و... توهین کردند و شبهه ساختند و تا به آنجا پیش رفتند که مقام ولایت را نابود کنند و روزی که 18 تیر نام گرفت آن نماینده ی بی حیای مجلس فریاد زد که بروید که امدیم تا کار نظام را یکسره کنیم...
و اما اصلاحطلبان که فرصت خدمت را از دست دادند و به بازیهای سیاسی گذراندند دیدند که مردم آنها را کنار زدند چرا که 8 سال برای کسی نفوذ نمیآورد همانطور که 2500 سال استعمار نیاورد . 
واینچنین پس از یک شورای شهر اصولگرا و یک مجلس اصولگرا مردم دولت نهم را نه به خاطر کوتاه بودن قد دکتر احمدی نژاد بلکه به پاس بیکفایتی اصلاح طلبان برگزیدند.
مردم  وادادگی این گروه به آمریکا را دیدند و شنیدند . مثلا وقتی روزنامه ای از اینها تعطیل میشد از آمریکا پیام همدردی ارسال میشد . اگر هم نمیشد معلوم بود که اصلاح طلبان خدمت را فراموش کردند و به ارگانی تبدیل شده اند که کسانی بتوانند به مقاصد شوم خود دست پیدا کنند . ( در همین زمینه مطلبی مستند در وبلاگ نوشته بودم : چه شد آمدند و چه شد رفتند http://waiter.parsiblog.com/-203509.htm )
خطاها ی عمدی وغیر عمدی که از جانب این عده بروز میکرد همچنان در دولت نهم گریبان گیر مردم بود تا اینکه هفته قبل این خبر در خبرگزاریها مخابره شد :
بوش : ازدموکرات‌ها واصلاح‌طلبان از بیروت تاتهران حمایت می‌کنیم http://www2.irna.com/fa/news/view/line-2/8610164545191524.htm
اصلاحطلبان طبق روال 10 ساله ی خود که به این دعوت ها و حمایت ها عادت داشتند به کار روزمره ی خود مشغول بودند تا اینکه دو روز بعد رهبر معظم انقلاب به این حمایت ننگین اشاره کردند و مردم را به هوشیاری دعوت کردند ... اینک زمانی بود که عده ای از اصلاح طلبان که انزوای هم اکنون خود را نتیجه ی کارهای گذشته ی خود میدیدند یک دفعه بلند شدند و فریاد برائت سردادند ... (لزوم رمزگشایی از مواضع گروههای سیاسی با بیانات رهبری http://www.rajanews.com/News/?21837 )
اشاره ی رهبری که تلنگری به مردم و مسئولان و احزاب بود باعث شد تا دقیق تر به سخنان رهبری در چند هفته ی اخیر بیاندازم . رهبری که اخیرا به یزد سفری داشتند در آستانه ی انتخاب ایرادات مهمی داشتند که آخرین آنها همین مسئله ی حمایت رئیس جمهور آمریکا از یک گروه داخلی و لزوم هشیاری مردم در مورد این گروه بود . با هم سخنان اخیر رهبری را بررسی میکنیم :

بیانات رهبر معظم انقلاب اسلامى‏ در اجتماع بزرگ مردم یزد

-  انسان غصه میخورد که بعضیها به خاطر ملاحظات سیاسى - ملاحظات جناحى باید بگویم - جورى حرف میزنند که گوئى در این مملکت دموکراسى، مردم‏سالارى نیست. این بى‏انصافى است...
-  من به شما عرض بکنم - البته حالا سربسته میگویم - سعى شد در این کشور، باب انتخابات بسته شود تا دشمنان بتوانند بگویند نظام جمهورى اسلامى نظام مردمى نیست؛ تلاش شد براى این کار، خداى متعال نگذاشت...
-  آن کسانى که به وسیله‏ى شوراى نگهبان صلاحیت آنها اعلام میشود، معنایش این است که این از حداقل صلاحیت مورد نیاز برخوردار است  ...  بایستى مردم عزیز ما در همه جاى کشور - این دیگر مخصوص استان یزد نیست - هوشیارانه، با بصیرتِ تمام تلاش کنند، پیدا کنند و با رأى خود مسجل کنند و مجلس را - آن مجلسى را که مورد نیاز جامعه‏ى کنونى ماست - تشکیل بدهند...
-  این حرکت دولت - سفر به استانها - بسیار حرکت خوب و مبارکى است. بنده قدردانى میکنم از این حرکت مجموعه‏ى دولت که به شهرها میروند، به راههاى دور میروند، مشى مردمى اتخاذ میکنند؛ اینها باارزش است. با همه‏ى شهرها از دور و نزدیک ملاقات میکنند. بعضى از شهرها هستند که مردم آنها یک مدیر کل را هم هرگز نمیتوانسته‏اند ببینند، حالا رئیس جمهور را، وزیر را، نزدیکِ خودشان مى‏بینند، با آنها حرف میزنند؛ اینها باارزش است. ما باید قدردان این چیزها باشیم.
-  دشمن سعى میکند ارتباط قلبى و عواطفِ بین مسئولین را و بین مردم را تضعیف کند.  ... مردم ما خوشبختانه هوشیارند؛ بصیرند، مسائل را محاسبه میکنند و درست هم محاسبه میکنند...

بیانات رهبر معظم انقلاب در دیدار دانشجویان دانشگاه‏هاى استان یزد

-  یک نمونه از ایجاد یأس که من این را لازم است عرض کنم - یعنى انصاف اقتضاء میکند که انسان اینها را بگوید اشکال‏تراشى‏هاى غیر منطقى است. امروز شما ملاحظه کنید؛ متأسفانه راجع به اغلب تصمیمات دستگاه اداره‏ى کشور از سوى یک عده مخالف‏خوان اشکال‏تراشى میشود؛ اشکال‏تراشى‏هاى غیر منطقى. اگر تصمیم اقتصادى است، اگر تصمیم سیاسى است، اگر تصمیم در حوزه‏ى مسائل هنرى و فرهنگى است، اگر تصمیم در حوزه‏ى مسائل بین‏المللى است، به خصوص نسبت به دولت - حالا نسبت به رهبرى یک مقدار رودربایستى‏اى هست و یک چیزهائى را ملاحظه میکنند - آزاد، راحت و با اهانت مطالبى میگویند. این کارها زشت است  ...  دولت تصمیم اقتصادى میگیرد، اعتراض پشت سر اعتراض، آن هم با لحنهاى اهانت‏آمیز؛ تصمیم سیاسى میگیرد، همین طور؛ تصمیم بین‏المللى میگیرد، همین طور؛ به فلان سفر میرود، همین‏طور؛ به فلان سفر نمیرود، همین طور. وقتى ما سوار این اتوبوس شدیم و به این راننده اطمینان کردیم، دیگر سر هر پیچى که نباید گفت آقا مواظب باش، آقا دستم فلان شد، دلم لرزید. خب دارد رانندگى میکند، میرود دیگر. این در حالى است که این دولت انصافاً دولت پرکار و در بعضى از خصوصیات نمونه است. اینکه به همه‏ى شهرها میروند، این خیلى براى من مهم است؛ خیلى براى من جالب است.  ...   هوچیگرى کردن، مردم را دلسرد کردن، اعتماد به نفس مردم را شکستن، آنها را ناامید کردن نسبت به آینده، هیچ روا نیست. این خطاب من به همه است؛ هم به مطبوعات، هم به رسانه‏ها، هم به مسئولین، هم به کسانى که منبرهاى گوناگون خطابه و سخن گفتنِ با مردم را دارند؛ در مجلس، در نماز جمعه، در جاهاى دیگر، در دانشگاه‏ها. این چیزى است که بحث مصلحت کشور است؛ باید مصلحت کشور را رعایت کرد. این هم یکى از آن راه‏هاى مقابله‏ى با اعتماد به نفس ملى است.
-  یکى از این هوچیگرى‏ها همین مسئله‏ى حقوق بشر است. حالا کسانى این حرفها را میزنند که گوانتاناموى آنها عرق شرم بر پیشانى هر انسان باشرفى جارى میکند  ...   اینها آن‏وقت میگویند حقوق بشر! و حالا از جمله جمهورى اسلامى را، و هر دولت مخالف خودشان را در سطح دنیا متهم میکنند به اینکه شما نقض حقوق بشر کردید! خب، این مسخره نیست؟ حالا همین کار مسخره را که یک دشمنى از بیرون میکند، گاهى در داخل هم آدم مى‏بیند متأسفانه همان را تکرار میکنند و بازتاب میدهند؛ همان حرف را اینها هم میزنند...
-  در مسئله‏ى دموکراسى، کسانى که حکومتهاى کودتائى را پشتیبانى کردند - الان حکومتهاى کودتائى هستند، که من نمیخواهم اسم بیاورم؛ خود شماها میدانید - حکومتهاى مستبد موروثى را بشدت پشتیبانى کردند، در آنجاهائى که با نیروى نظامى، با شعار دموکراسى رفتند، نتوانستند دموکراسى را راه بیندازند؛ یعنى نخواستند. در عراق اول حاکم نظامى گذاشتند؛ بعد دیدند کار پیش نمیرود، حاکم سیاسى گذاشتند؛ بعد با انتخابات مخالفت کردند. على‏رغم آنها انتخابات انجام گرفت. حالا هم مرتب این حکومت و مجلس عراق و دولت عراق را که منتخب مردمند، تهدید میکنند. اینها آن وقت میگویند شما دموکراسى ندارید! باز در داخل یک عده‏اى متأسفانه همان حرف را تکرار میکنند. من واقعاً تعجب میکنم. اینها یأس ایجاد کردن و هوچیگرى است؛ ضد اعتماد به نفس ملت ایران است...
-  ما هر سال یک انتخابات داریم راه مى‏اندازیم؛ مگر غیر از این است؟ مگر مردم در انتخابات شرکت نمیکنند؟ مگر در جاهاى دیگر دنیا که ادعاى دموکراسى دارند، بیش از این کارى انجام میگیرد؟ با این شور و شوق، مردم در انتخاباتهاى گوناگون شرکت میکنند؛ با رقابتهائى که وجود دارد؛ رقابت کامل بین جناحهاى مختلف، باز - حالا آن‏که میگوید، دشمن است - در داخل چرا یک عده‏اى همین‏طور یا صریحاً میگویند دموکراسى و مردمسالارى نیست، یا صریحاً نمیگویند؛ جورى میگویند که معنایش همان «نیست» است؟ میگویند آقا ما باید براى ایجاد مردم‏سالارى در کشور تلاش کنیم! چیزى که هست. میخواهید براى ایجاد آن چیزى که هست، تلاش کنید؟! اینها آن چیزهائى است که نقطه‏ى مقابل اعتماد به نفسى است که ملت ما به آن احتیاج دارد و باید آن را داشته باشد.
-  یکى هم مسئله‏ى برخورد سخت است، که البته این امروز احتمالش کم است؛ از گذشته کمتر است   ...   در همین زمانِ دولت قبل بود که آن کسى که خودش مجسمه‏ى شرارت است، ملت ایران را جزو محور شرارت معرفى کرد. بوش، بوشِ شرور، بوشى که وجود او سر تا پا شر و پلیدى است، ملت ایران را یکى از سه ملت یا سه کشور محور شرارت قرار داد. این مال آن زمانى است که یک خرده هم ملاحظه‏ى آمریکائى‏ها را میکردند؛ بعضى‏ها هم از داخل گاهى اوقات چیزهائى میگفتند که آنها خوششان بیاید. البته شما این را بدانید که مسئولین برتر نظام، رؤساى جمهور ما یا مسئولین درجه‏ى یک نظام، اینها همیشه در همه‏ى این دوره‏ها مردمان بااخلاص و علاقه‏مند به پایه‏هاى نظام و مبانى نظام بودند؛ اینها انقلابى بودند؛ این مربوط به آنها نیست؛ مربوط به همان کسانى است که همه جا دور و برى‏ها کارهائى را میکنند که اصل‏کارى‏ها معتقد به آنها نیستند. به هر حال از این چیزها بوده

بیانات رهبر معظم انقلاب در دیدار عمومى مردم ابرکوه‏

-  ...   انقلاب دور و نزدیک را از منطق دولتیان و مسئولان کشور زدود؛ دور و نزدیک ندارد. لذا شما مى‏بینید مسئولین کشور، هیأت دولت، رئیس جمهور به سرتاسر کشور مسافرت میکنند. این معنایش این است که نگاه و عواطف و همت مسئولین باید میان همه‏ى شهرهاى کشور تقسیم شود. ...
-  اگر ملاحظه میکنید که ملت ایران امروز در مجامع جهانى و در محیط بین‏المللى یک چهره‏ى پرافتخار و سربلند است، همه‏ى ملت ایران از همه‏ى مناطق در ایجاد این تصویر نیکو و زیبا از ملت ایران سهیمند؛ همه تلاش کردید، همه زحمت کشیدید. پس این دو عامل باید باشد: هم مسئولین باید این احساس مسئولیت را نسبت به نیازهاى مردم در خودشان روزبه‏روز تقویت کنند، که من میتوانم به شما عرض کنم خوشبختانه مسئولین دولتى و وزراى ما و رئیس جمهور ما و مدیران ارشد کشور این احساس مسئولیت را دارند. بینى و بین‏اللَّه، انسان نگاه که میکند، مى‏بیند در این احساس مسئولیت حقاً و انصافاً چیزى کم ندارند؛ کار هم زیاد میکنند، تلاش هم انصافاً تلاش خستگى‏ناپذیرى است. یک خدمت بزرگشان هم علاوه‏ى بر خدمات مادى و عمرانى و رسیدگى به امور مردم، همین است که شعارهاى انقلاب را، ارزشهاى انقلاب را سرِ دست میگیرند، به آنها افتخار میکنند؛ این خیلى مهم است. بودند و هستند در میان افراد ما در کشور، کسانى که قدر این شعارها را ندانستند. باید به آنها افتخار میکردند، اما افتخار نکردند. خوشبختانه مسئولین ارشد کشور همیشه سربلند و مفتخر به این شعارهاى انقلاب و ارزشهاى انقلاب بوده‏اند.

دیدار جمعى از اقشار مختلف مردم قم به مناسبت سالروز قیام نوزدهم دی‌ماه‏

-  مردمسالارى، این چیز واضح را که وابسته‏ى به انتخابات مردمى است - که در ایران در طول این بیست و هشت نه سال، هر سالى یک بار به طور متوسط اتفاق افتاده است - دشمنان عنود و لجوج انکار میکنند. چرا؟ چون میدانند که این یکى از آن شاخصه‏هاى مهم پیروزى ملت ایران است...
-  در دوره‏ى قبل - چهار سال قبل از این - یک ماجرائى راه انداختند؛ یک نمایشى بود؛ یک بازى‏اى بود و هدف هم همین بود که بلکه انتخابات را تعطیل کنند، خداى متعال نخواست و نگذاشت؛ ایستادگى مردم مؤمن نگذاشت که انتخابات را اینها بتوانند تعطیل کنند...
-  من مى‏بینم متأسفانه در اظهارات بعضیها - حالا ان‏شاءاللَّه که از روى غرض‏ورزى نیست - مرتب تکیه میکنند: آقا ! تقلب نشود، آقا ! تقلب نشود؛ آقا ! دستبرد نشوند.  چه تقلبى؟! قریب به سى سال است که دستگاههاى مجرى این مملکت دارند انتخابات را انجام میدهند با سلامت کامل. بعضیها حتى شرم نکردند، گفتند ناظرین بین‏المللى بیایند نظارت کنند بر این انتخابات؛ بیگانه‏ها، دشمنها که با اصل انتخابات و با اصل ملت ایران مخالفند؛ با هر چیزى که به نفع ایران است مخالفند، اینها بیایند بشوند قاضى! این، بزرگترین جسارت به ملت ایران است  ...   حیثیت انتخابات عظیم مردم و این کار بزرگ مردم را مرتب با اینکه شبهه‏اندازى کنند که آره، بناست تقلب بشود، بناست فلان بشود، نشکنند...
-  نکته‏ى سوم اینکه مراقب فعالیتهاى دشمن باشند. حالا پریروز - دو روز قبل از این - بوش، رئیس جمهور امریکا گفت ما از فلان دسته در ایران حمایت میکنیم. این ننگ است براى هر کسى که امریکا بخواهد او را تحت‏الحمایه‏ى خود بگیرد. اول، خود آن کسانى که آن دشمن وحشى میخواهد از آنها حمایت کند، بعد هم مردم فکر کنند، ببینند چرا میخواهد حمایت کند. کدام نقص در اینها هست که موجب شده است دشمن بخواهد از او حمایت کند. در داخل یک خانواده ممکن است دو تا برادر، یک برادر و خواهر با هم اختلاف داشته باشند. اگر دشمن، دزد، خائنى که بیرونِ خانه است، با یکى از اینها ارتباط برقرار کرد و گفت من طرف تو هستم، آن بایستى به خود بیاید، بگوید من چه غلطى کردم، چه اشتباهى کردم که این دشمن خانوادگى میخواهد از من حمایت کند. مردم هم باید حواسشان جمع باشد؛ نگذارید انتخابات بشود ملعبه‏ى دست بیگانگان . انتخابات مال ملت ایران است، مال جمهورى اسلامى است، مال اسلام است؛ مرزهاشان را با دشمن مشخص و متمایز کنند...
-  ملت ایران وقت انتخابات که میرسد، احتیاج به بصیرت دارد؛ نگاه کند ببیند دشمن چه موضعى گرفته است در قبال این حرکت عظیم مردمى؛ حواس خود را جمع کند، تصمیم درست بگیرد. این هم وظیفه‏ى ما مردم است که بایستى مراقبت کنیم. http://farsi.khamenei.ir/FA/Speech/detail.jsp?id=861019A

همونطور که توجه فرمودید رهبری در این سفر و بعد از آن تا به امروز به شدت به تایید و حمایت دولت پرداختند . و این مسئله را در کنار توصیه های انتخاباتی خود و یادآوری تلخی های دوران اصلاحات همچنین تذکر بی شرمی های اخیر برخی اصلاح طلبان فرمودند . با کنار هم گذاشتن این معنا و مفهوم ما باید به درستی اشاره ی رهبری را در انتخاب اصلح دریافته باشیم . این اشاره و دعوت به هوشیاری در مورد رفتار غلط اصلاحطلبان   نگاه ما را به اصولگرایی متمرکز میکند...
از هم اکنون ریز کارهای اصلاح طلبان را زیر ذره بین خواهیم گرفت . اولین نمونه ها را کیهان تهیه کرده که در پایین مشاهده میکنید لینک کردم. یا علی

------------------------------------------------------------------------

1- در همین زمینه  کیهان :‏ باهنر: ملت ایران به گروه های وابسته به بیگانگان رای نمی دهند 
چرا حمایت نکند ؟! (یادداشت روز )
کی بود کی بود، ما نبودیم! (خبر ویژه )
نوروز: بوش از ما حمایت می کند! حالا که چی؟(خبر ویژه)
تکذیب نکنید توضیح بدهید(یادداشت روز )
حساب کشی دانشجویان از افراد مشکوک در جبهه اصلاحات(خبر ویژه)
اصلاح طلبی و نهضت عاشورا (یادداشت روز)
2- در همین زمینه وبلاگها :  اصلاح طلبان آمریکایی

سلام . تولد حضرت عیسی علیه السلام  و همچنین عید غدیر خم رو بر شما و همه ی مردم عالم تبریک میگم . به خاطر نزدیکی این دو روز بزرگ تصمیم گرفتم چند قسمت از انجیل که در مورد حضرت علی (ع) آمده است را بررسی کنم . البته اسم حضرت علی (ع)‏ در تورات و انجیل (کتاب مقدس) بیش از 25 بار آمده است. بنده در اینجا چند مورد از انجیل را بررسی میکنم.

New Testament/  Matthew / 27:46
27:46 And about the ninth hour Jesus cried with a loud voice, saying, Eli, Eli, lama sabachthani? that is to say, My God, my God, why hast thou forsaken me?
27:47 Some of them that stood there, when they heard that, said, This man calleth for Elias.
27:48 And straightway one of them ran, and took a spunge, and filled it with vinegar, and put it on a reed, and gave him to drink.
27:49 The rest said, Let be, let us see whether Elias will come to save him.

عهد جدید متی شماره 27 عدد 46
46.  نزدیک ساعت سه عیسی با صدای بلند فریاد کرد: « ایلی ، ایلی، لما سبقتنی ؟» یعنی « خدای من ، خدای من ، چرا مرا ترک کردی ؟»
47.  بعضی از کسانی که آنجا ایستاده بودند این را شنیده گفتند: «الیاس را میخواند»
48.  یکی از آنان فورأ دوید و اسفنجی را آورده در شراب ترشیده فرو برد و بر نوک چوبی قرار داده جلوی دهان عیسی برد.
49.  اما دیگران گفتند: « بگذارید ببینیم آیا الیاس می آید او را نجات دهد یا نه» 

----------------------------------------------------------------

حضرت عیسی (ع)‏در اینجا میگویند که ایلی( Eli اِلی ) چرا مرا ترک کردی و به فریادم نمیرسی؟ - در ترجمه ی انگلیسی و فارسی مترجم اصل جمله را آورده ( ایلی ایلی لما سبقتنی -شبقتنی- ) اما در کنار آن ترجمه آورده شده و نوشته خدای من خدای من چرا مرا ترک میکنی . 
مسیحیان میگویند که "ایلی" در اینجا با "ایلیا" یا همان الیاس که در انجیل از آن شخص بسیار یاد شده فرق دارد و ایلی در اینجا به زمان آرامی یعنی خدا ، و مسیح (ع) اینجا از خدا کمک گرفته است.  اما این حرف اشتباه است زیرا: 
الف) ایلی خدا نیست چون در آیه ی بعد مردم گفتند که: الیاس را میخواند. پس ایلی همان الیاس است و یک شخصیت است.
ب) در آیات بعد مردم میگویند بگذارید ببینیم آیا الیاس می آید او را نجات دهد یا نه . پس ایلی همان الیاس است.
ج) در انجیل مرقس شماره 15 عدد 35 میخوانیم: "در ساعت سه بعد از ظهر عیسی با صدای بلند گفت « ایلی، ایلی لماسبقتنی.» یعنی « خدای من، خدای من، چرا مرا ترک کردی؟» بعضی از حاضران وقتی این را شنیدند گفتند نگاه کنید، او الیاس را صدا میکند . " پس باز هم نتیجه میگیریم که ایلی همان الیاس است.
در ضمن کسانی که تورات و انجیل را تحریف کردند همانطور که کلمه ی فارکلیت را از زبان عبری به عنوان روح القدس ترجمه کردند در صورتیکه معنی آن محمد میشود ، اسم مولای متقیان حضرت علی (ع)‌را نیز که بیش از 25 بار در تورات و انجیل آمده است تحریف کردند و از کلمه ی ایلیا به الیجا ترجمه کردند. اما هم اکنون نیز اگر در ترجمه های آنلاین از هبرو به انگلیسی ایلیا را بنویسید الیجا و الیاس را به عنوان ترجمه برمیگرداند.

ایلیا کیست؟

ایلیا کیست ؟ اگر در تمام مذاهب دنیا بگردید مذهب هندو بودیسم مسیحیت یهودیت و... هیچ کس در هیچ مذهبی ادعا نکرده است که ایلیاست . اما تاریخ اسلام بیان میکند وقتی حضرت علی (ع)‌ مولای متقیان در جنگ خیبر حاضر شدند یکمرتبه فریاد زدند "انا ایلیا" و خود را به دیگران معرفی کردند.
روزی در زمان ابوبکر راهبی به بلاد مسلمین آمد . سوالاتی از ابوبکر و عمر کرد  نمیدانستند، سلمان علی(ع) را معرفی کرد ... آن راهب از علی (ع) پرسید نام تو چیست ؟ علی (ع) فرمود : نام من نزد یهود الیا ، نزد مسیحیان ایلیا و نزد پدرم علی و نزد مادرم حیدر است ... (احتجاج طبرسی ، ج 1 ، ص 307و308 نظیر این مطلب در الغدیر ، ج7 ص78 آمده است )
ایلیا کیست ؟‌ حضرت علی (ع)‌کمک کننده ی مردم جهان است او کسیست که هر جا مستضعفی نامش را بخواند به کمک او میشتابد. در انجیل متی شماره 17:12 وقتی شاگردان عیسی (ع)‌از او درمورد الیا میپرسند مسیح (ع) میگوید: اما من به شما می گویم که الیاس آمده است و آنان او را نشناختند و آنچه خواستند با او کردند.  پسر انسان نیز باید همینطور از دست ایشان رنج ببیند.

17:12 But I say unto you, That Elias is come already, and they knew him not, but have done unto him whatsoever they listed

همانطور که از زبان  حضرت عیسی (ع) مشخص شد ایلیا در زمان آدم بود مردم نشناختند در زمان موسی بود در زمان ابراهیم بود در زمان عیسی بود  ولی مردم ایلیا را نشناختند ایلیا در زمان گذشته بود اما مردم او را نشناختند . در اسلام بنا بر روایات، حضرت علی (ع) و حضرت محمد (ص)‌قبل از آفرینش آدم(ع)‌خلق شده بودند . همچنین حضرت محمد (ص)‌به حضرت علی (ع) نیز میفرماید شما در جنگها ظاهرا به من کمک کردید اما به پیامبران قبل نیز کمک میکردید .
باز در انجیل متی شماره 11 و آیه  14 آمده است اگر لیاقت دارید میتوانید الیا را زیارت کنید . والبته الیا خواهد آمد.

11:14 And if ye will receive it, this is Elias, which was for to come

ایلیا کیست ؟
در انجیل یوحنا شماره 1 عدد 19 به بعد  آمده است:
این است شهادت یحیی وقتی یهودیان اورشلیم، کاهنان و لاویان را پیش او فرستادند تا بپرسند که او کیست /او از جواب دادن خودداری نکرد بلکه به طور واضح اعتراف نموده گفت:« من مسیح نیستم/ آنها از او پرسیدند:« پس آیا تو الیاس هستی؟» پاسخ داد:« خیر.» آنها پرسیدند: « آیا تو آن پیامبر موعود هستی؟» پاسخ داد :« خیر /  پرسیدند: « پس کی هستی؟ ما باید به فرستندگان خود جواب بدهیم، در باره خودت چه میگوئی؟/ او از زبان اشعیاء نبی پاسخ داده گفت:« من صدای ندا کننده ای هستم که در بیابان فریاد میزند ــ راه خداوند را راست گردانید.

1:19 And this is the record of John, when the Jews sent priests and Levites from Jerusalem to ask him, Who art thou?
1:20 And he confessed, and denied not; but confessed, I am not the Christ.
1:21 And they asked him, What then? Art thou Elias? And he saith, I am not. Art thou that prophet? And he answered, No.
1:22 Then said they unto him, Who art thou? that we may give an answer to them that sent us. What sayest thou of thyself?

پس معلوم شد مردم منتظر سه نفر بودند . یکی مسیح یکی ایلیا و یکی پیامبر ایلیا . مسیح (ع)‌که آمده اند . اما ایلیا کجاست پیامبر ایلیا کجاست ؟ در مسیحیت یک فرقه به نام ایلیا داریم عاشق ایلیا هستند اما معرفت ایلیا را ندارند . اما الحمدلله ما معرف مولا علی (ع)‌را داریم .
انشالله با توجه به این معارف و استفاده از منابع عظیمی که در اسلام وجود داره مثل نهج البلاغه بتونیم حقانیت این دین مبین رو برای همه ی عالم اثبات کنیم.
-----------------------------------------------------------------------------------------------------
- مطالب بالا از قسمتهایی از سخنرانی حجت الاسلام و المسلمین کاظمی که در رمضان المبارک سال قبل از شبکه ی 2 پخش شد برداشته شده است. 
- در همین زمینه :  یک نمونه از بشارت ظهور امام زمان (عج) در انجیل