شبیخون فرهنگی ... تهاجم فرهنگی ... قتل عام فرهنگی ... اینها تعابیری است که حدود 17 سال پیش ، رهبر انقلاب در مورد هجوم دشمن به کار بردند.
آن روز ها این لغات برای ما نا آشنا بود . آخر ما آن وقت فقط توپ و تانک را میشناختیم .فکر می کردیم فقط با ژ3 باید راه شهدا را ادامه دهیم . دومین روز خرداد 76 بود .
اندیشه ای دولت و مجلس را بدون اسلحه فتح کرد که بعد ها رسما اعلام کرد رهبری باید استعفا دهد.
خوب حالا دقیقا فهمیدیم قتل عام فرهنگی یعنی چه برای همین بود که شورای شهر و مجلس و دولت را یکی بعد از دیگری به شیوه ی نرم دوباره از دست مخالفان رهبری پس گرفتیم .
اما قتل عام سال 71 صورت گرفته بود و ما تا متوجه شویم چندین سال گذشته بود . اگر توی خیابون راه می رفتی جنازه هایی که با لباس ها و پرچم های غربی پوشیده شده بودند را می دیدیدی . عده ای از مردمی که زیر رگبار رسانه ای دشمن توسط ماهواره و روزنامه های داخلی مورد هجوم قرار گرفته بودند و عده ای از اونها کشته شده بودن عده هم در حال جان سپردن بودند. عده ای دیگر سراسیمه به دنبال جایی می گشتند که این موشک ها مانند قطرات باران بر روی صورتشان بریزد . عده ای هم ناخواسته زیر رگبار قرار میگرفتند ... خلاصه بد حمله ای بود . مشکل اینجا بود که به جای اینکه بروی و در زیرزمین خانه ات قایم شوی تا موشک ها به تو و خانواده ات برخورد نکند ، این بار مجبور بودی بیایی وسط خیابان ، داخل اجتماع فریاد بزنی و به مردم جنازه ها را نشان دهی ... خوب شد برنامه ی شوک ساخته و از شبکه سه پخش شد. تا همه ی مردم ایران از عمق فاجعه باخبر شوند ...
اما حالا کمی دیر شده ... بوی تعفن جنازه ها بلند شده. الحمدلله بسیاری از مردمی که زخمی شده بودند شفا پیدا کردند . عده ای دفن شدند و به تاریخ پیوستند و یا جنازه هایشان مانند گنجی و اسفندیاری از کشور خارج شد تا در موزه های غرب به نمایش در آید . اما بعضی از کشته شدگان بر روی زمین ماندند و امروز بوی تعفن جنازه های این کشته شدگان در بعضی خیابان های تهران به مشام می رسد.
تعجب نمی کنم وقتی می بینم این جنازه ها، جلوی بینی شان را گرفته اند چرا که شاید از بوی تعفن خودشان حالشان بد شده و این بو را حالا درک کرده اند. آنها از واقعیت امر یعنی کشته شدن و بوی بد خود آگاهند ...
حالا واقعیت تلخ و کثیف اصلاحات حتی برای خودشان بارز شده است . سردمداران اصلاحات چه دربیرون و چه در داخل زندان به اشتباه رفتن راه اصلاحات اعترف کرده اند اما آتش اصلاحات برپا شده و هنوز خاموش نشده است . آیا عقلا و نادمان اصلاحات می توانند از ادامه یافتن این اشتباه جلوگیری کنند تا بتوانند خود را از این مخمصه نجات داده و قسمت بسیار ناچیزی از اشتباهات گذشته را جبران کنند ؟ فرصت در حال پایان یافتن است ... جمهوری اسلامی فتنه را مهار کرد و به راه خود ادامه می دهد . تنها کسانی ضرر کرده اند که به مبارزه علیه انقلاب پرداخته اند و ادامه ی این راه هیچ سودی برایشان نخواهد داشت ... آیا آنها می توانند به سرعت گذشته را جبران کنند؟
کلمات کلیدی: برداشت