دکتر احمدی نژاد پدیده ای بود که توانست با درایت و حکمت و تدبیر و حرکت در خط ولایت ، چهره حقیقی پیروان خطوط حق و باطل را به مردم معرفی کند . انتخابات سال 84 تقابل بین دو جناح و گروه نبود ، بلکه نقطه ی جدایی حق طلبان به رهبری آیت الله امام خامنه ای و فرماندهی دکتر احمدی نژاد از خط باطل به رهبری جبهه ی دنیا پرستان بود .
هاشمی سال 84 خواسته و یا ناخواسته رهبری گروه باطل را بر عهده گرفت و شد آنچه شد . اما چهارسال دولت عدالت محور زمینه ای بود برای حذف گروه دنیاپرستان که البته باز هم هاشمی می بایست برای دفاع از حقوق! خود به صحنه بیاید . اما
هاشمی که از زیرکی و قدرت سیاسی بالایی برخوردار بود و همچنین وسعش را همچنان گسترده می دید هرگز رسما وارد میدان نشد و مانند سال 84 سعی کرد چهره ی حقیقی خود را مخفی نگاه داشته و از یاران و بستگان خود استفاده کند.
در مناظره ی نماینده ی کاندیدا ها که در سال 84 در صداوسیما انجام شد ، ملاحظه کردید که نمایندگان هاشمی یعنی مرعشی و نوبخت در مناظره ها چه طور شکست خورده و با توهین هایشان چهره ی واقعی جبهه ی باطل را به نمایش گذاشتند . بعد از این مناظره بود که هاشمی اظهار داشت نمایندگان او نظرات شخصی خودشان را مطرح کرده اند ... و این یعنی هاشمی هنوز نمی خواست رسما وارد میدان مبارزه شود .
هاشمی با چهره ی خبیث نفاق در پی جذب رای تمامی اقشار جامعه بود . جالب است هاشمی در انتخابات 88 باز همان رویه را در پیش گرفت و چهره ای مانند موسوی را برای جذب آرای سفید وسیاه را وارد عرصه کرد . اما این بار با 4 سال قبل فرق داشت .
دکتر حکیم محمود احمدی نژاد با عرضه ی چهره ی اسلام ناب به مردم ایران و مردم آزادی خواه جهان طی 4 سال گذشته ، فرصت را برای بازی دوباره ی هاشمی بسته بود . این بار دیگر نفاق جواب نخواهد داد چرا که 4 سال روشنگری پرده از چهره ی مدعیان عدالت انداخته بود .
دکتر حکیم در مناظره خود با موسوی رسما نام هاشمی را به عنوان عامل اصلی مشکلات در برابر 200 میلیون بیننده ی داخلی و خارجی قرار داد و اعلام کرد که رقیب دکتر تنها موسوی نیست بلکه هاشمی پشت پرده ی این رقابت است . گرچه رقیب با تمسخر به این سخن دکتر نگاه کرد اما حالا دیگر همه می دانستند چه خبر است .
دکتر حکیم توانست طی یک فرآیند چهارساله و افشاگری پی در پی تیر نهایی را در مناظره به سمت هاشمی پرتاب کند که البته با هوشمندی رهبری بعد از مناظره برای عدم کشیده شدن آتش خشم هاشمی به سمت مردم، دکتر سکوت را اختیار کرد . اما دیگر پای هاشمی به میدان کشیده شده بود .(همانطور که رهبری در نماز جمعه فرمودند ، پس از مناظره توصیه هایی به دکتر کردند)
این دفعه استکبار جهانی به این نتیجه رسیده بود که دکتر احمدی نژاد نباید رای بیاورد . و خوب موسوی پیشتاز تحقق این امر بود و کفر پشت سر موسوی جبهه گرفت . هاشمی که نامش به عنوان رهبر اصلی این جریان شناخته شده بود در برزخ و دوراهی سختی قرار گرفت .
از طرفی می خواست خود را پایبند به اصول نشان دهد از طرفی به عنوان حامی اصلی موسوی شناخته شده بود و البته نه میرحسین موسوی دهه60 ، بلکه میرحسین موسوی که کفر به حمایت از او شتافته بود .
رئیس سازمان منافقین(رجوی) ، رئیس جمهور آمریکا و دیگر سردمداران کفر رسما حمایت خود را از موسوی اعلام کردند ، اکنون هاشمی چه می تواند بکند ؟ نماز جمعه فرارسید و هاشمی با سردرگمی فراوان هم به تبعیت از قانون اشاره کرد و هم رضایت خود را به ادامه ی اعتراضات اعلام کرد .
سردرگمی هاشمی آنچنان نمایان بود که دیگر نفاق به کار نیامد .
هاشمی رفسنجانی طی سخنان خود در نماز جمعه چهره ی دو روی خود را به نمایش گذاشت و رسما چهره ی حقیقی خود را به صحنه آورد .
---------------------------------------------------
لینک مرتبط : عبور از بحران با نقشه راه هاشمی رفسنجانی
کلمات کلیدی: برداشت