سلام
در وبلاگ محمد مسيح به آدرس (http://www.masihm.com/ ) با نوشته اي روبرو شدم که سراسر آن را توهين به خودم و همه شرکت کنندگان در اردو ديدم. با آشنايي اجمالي که با برادر عزيزم آقا سيد، مدير محترم پارسي بلاگ – و نيز دفتر توسعه- پيدا کردم، ايشان را داراي چنان سعه صدري ديدم، که مي دانم پاسخ به چنين افرادي را لازم نميبينند. مخصوصا اگر افرادي باشند با سابقه وبلاگ نويسي محمد مسيح و نيز از پيشروان وبلاگ نويسي مذهبي!!! اما من خودم نتوانستم نوشته ايشان را بي پاسخ بگذارم. چه اينکه شايد اگر فردي ضد دين و ضد انقلاب اين مطالب را نوشته بود چندان وقعي نمي نهادم، اما اين سبک نگارش، از فردي که خود را فدايي راه ولايت و استشهادي راه دين مي داند، برايم اصلا قابل قبول نيست. . ايميلتان را چک کنيد.
عکاس باشي اردو هم يه جواب تو وبلاگش داده اونجا هم بريد بد نيست.
به تالار گفتگوي ما هم سري بزنيد و همچنين به پاک ديده!!!
پويا پرتو
سلام اقاي هاشمي عزيز.عكسها ديد خوبي دارند. و عكس اخر را هم من عكاسباشي تاييد مي كنم كه عكس خوبي است و زاويه خوبي هم دارد.تصاوير اردو رو هم كم كم دارم توي ادرس وبلاگ عكس فوري ميزنم. سر بزنيد حتما و نظرتونو در مورد عكسها بهم بگيد.مخصوصا مشكلاتش رو.موفق باشي يا علي
مهلت مسابقه داره تموم مي شه ها
نمي خواهيد شركت كنيد ؟
هشت تا مسابقه گذاشتيم با كلي جايزه
منتظر آثار شما هستيم .
توضيحات كامل در مورد مسابقه ها در وبلاگ دفتر توسعه وبلاگ ديني قرار گرفته .
امين خان
اينا رو چرا نمي گي که چقدر اعمال تروريستي انجام دادي. چرا نميگي پسر خاله بن لادني. اين رو افشا کن. بزار ملت چهره پليدتو بشناسن.
با اين حال سال نوت مبارک.
هوكاشكي ميشد سال تحويل رو وردست شهدا تو فكه ميمونديمكاشكي ميشد دلمون رو قفل ميزديم و ديگه هيچ ناكسي رو راه نديمكاشكي رو كاشتيم اما ...نشد كه بشه دلمون و زبونمون مث شهدا يكي بشهرفتيم و رونده شديم حالا تو اين شهر بايد ديگه با كلاس باشيمخاكي نشه لباسمونغذامون دير نشهكسي بهمون تندي نكنهيادمون رفته كه هنوز تو جنگيمجنگ ادامه داره به خدابچه ها خاكريزا رو بزنيم و سنگرا پر كينماگه يه روزي پاتك خورديم برا اين بود كه تك نكرديماگه پدافند نكريدم آفند كردندبياييد با هم بمونيمسال اتحاد ملي(داخلي) و انسجام اسلامي(بين المللي) بر همه عشاق ولايت و سبيل هدايت مبارك باشهموفق و مويد باشيد
دعا بفرماييد
سلام امين جان
ياد سفر به خير! ان شا الله سال ديگه باز هم با همديگه بريم حسينيه گردان تخريب، بريم تو كار قبر و ....
نمي ترسي كه؟!!!
شما كه رفتيد ما با آقا رضا و حاج سعيد مداح رفتيم جلوتر! چه ترسناك
يك نفر تو اون تاريكي، اون ته تها داشت مناجات مي كرد كه البته ما مزاحمش نشديم
به وبلاگ ما سر بزن، جالب نيست ولي واسه خندوندن شما كافيه!
داشتيم ؟؟؟
نداشتيما
ولي خوشگل انگيزناك بود گزارشت
البته توي وبلاگ و سايت دفتر توسعه تمام اطلاعات رو گذاشتيم
اگه لينكش رو بذاريد ممنون مي شم .