امشب شب عملیات بود . اولین همایش مجمع وبلاگ نویسان مسلمان . شب که همایش تمام شد بچه ها را دیدم که همدیگر را در آغوش میگرفتند . آری امشب شب عملیات بود . بعد از همایش بچه ها را میدیدم که میخندیدند همدیگر را میبوسیدند . خنده های ابوذر مرا به گریه می اندازد . خدایا کیست که این خنده ها را درک کند . من در جنگ هشت ساله ی ایران و عراق نبودم اما امشب دیدم و شب عملیات را درک کردم این خنده را هیچ جا درک نکرده بودم ... لبخند رضایت ...
ای لشکر صاحب زمان آماده باش آماده باش
کلمات کلیدی: سایبر